این روزها که به میلاد فرخنده حضرت ولی عصر آقا امام زمان نزدیک میشویم شاید نوشتن این مطلب بی مناسبت نباشد. در مجموعه بحثهای تئوریک و باصطلاح ایدئولوژیک درونی سازمان بحثی وجود دارد بنام فلسفه امام زمان!
بعد که کلی سر این داستان زمینه چینی کرد وارد بحث امام زمان شد فلسفه امام زمان هم در برپایی عدالت و رساندن حق به کسانی است که نتوانستند در دنیا به حق خود برسند و مرتبا این بحث امام زمان را به خود سازمان ربط میداد که ما هم بدنبال همین هستیم و… و چون در فریفتن تبحر خاصی هم دارد به یکباره یکی از کادرهای سازمان بنام یحیی که دندانپزشک سازمان هم بود در نشست بلند شد و با حالتی خیلی منقلب شده گفت برادر مسعود من میخواهم بگویم که شما خود امام زمان هستید و به من الهام شد و جرقه ای در درون من زده شد که امام زمان خود شمایید و در این شکل ظهور کرده اید!!! بخوبی بیاد دارم در آن لحظه مسعود با حالتی که از صد تا ادامه بده و آفرین بتو بدتر بود به همین یحیی گفت ای دکتر یحیی دندانهایت را میکشم و این چه حرفهایی است که تو میزنی ولی لحن صحبتش کاملا با شوخی همراه بود و طوری بود که بآن فریب خورده که نقش ملیجک را بازی میکرد بفهماند که احسن ادامه بده و مریم هم که در کنار مسعود نشسته بود با لبخندهای خود تایید میکرد ادامه دادن این صحبتها را!
واقعیت اینست که بدترین شکل دجالگری همین است که مسعود رجوی در فرقه کثیف مجاهدین برپا کرده بود. پیوند دادن بحث های ایدئولوژیکی و مذهبی با عواطف نیروهای خود و همین است که فرقه را شکل میدهد! چرا که بجای علم و منطق و استدلال خرافات جهل و نادانی و تعصبات کور حکمفرما میشود!
البته علی رغم اینکه در آن نشست این دکتر یحیی خیلی تلاش کرد که فضا را طوری بسازد که چند نفری دیگر هم به پای میکروفن بیایند و این حرف اورا تکرار کنند اما آنقدر این حرفش مسخره و احمقانه بود که کسی دیگر پی حرفش را نگرفت!
مراد