مریم قجر به رسم هر ساله با جمع کردن تعدادی از افراد بی کار و کارتون خواب از کشورهای اروپایی و نمایندگان بازنشسته غربی و دادن غذا و پول مراسمی را برگزار می کند تا شاید اینگونه نشان دهد که طرفدارانی دارد.
اگر قدری به حرفهای این چند سال مریم در این گونه شوهای مسخره توجه کنیم متوجه می شویم که همش تکراری و اصلا متحوایی ندارد و همیشه دستور می دهد که باید اینگونه شود و یا آنگونه شود.
محورهای اصلی حرفهای وی روی، سرنگونی حکومت ایران نزدیک می باشد، چرا جلوی قدرت گرفتن ایران در عراق را جدی نمی گیرند، قصد دارند که ما را در عراق از بین ببرند، چرا آمریکا به حرفهای ما گوش نمی دهد، حکومت ایران سر داستان هسته ای جام زهر را سر کشیده است و…
اگر طی این سالیان همه حرفهای مریم را کنار هم بگذاریم همه شبیه هم می باشد و هیچ چیز جدیدی ندارد در کل می توان گفت همه این بازیها و راه اندازی این شوهای مسخره و خرج کردن پولهای کلان برای این گونه مراسم فقط جنبه داخلی دارد تا شاید به آن گرفتاران فرقه در لیبرتی بگویند که بله دیدید ما چقدر هوادار در خارج از کشور داریم به فرض محال با دادن رشوه و فریب دادن افراد هم چند هزار نفری را جمع کرده باشید چه ربطی به مردم ایران دارد.
هر روز که می گذرد سران فرقه بیشتر ماهیت جنایت کارانه خود را نشان می دهند و اکنون به جایی رسیدند که عملا در سایت های خود از گروه تروریستی داعش به اسم انقلابیون عراق نام می برنند اگر چه ماهیت همه تروریست ها یکی می باشد. حمایت از تروریست های داعش در عراق باتلاقی است که در نهایت سازمان و تشکیلات اش را فرو خواهد برد و دیگر نشانی از این گروه جنایت کار باقی نخواهد ماند.
مریم قجر در ادامه حرفهای بی سر و ته خودش عنوان می کند که به مرحله سرنگونی رسیده است. اگر مریم قدری به سرنگونی اعتقاد دارد بگوید کدام سرنگونی.! زمانی که ارباب جنایت کارتان یعنی صدام در کنار شما بود جرات این کار را نداشتید و حالا که از آمریکا عاجزانه می خواهید که شما را به کشور خودش ببرد سرنگونی محقق خواهد شد؟
زمانی جام زهر صلح بین عراق و ایران بوده و بعد مسئله اتمی تبدیل به جام زهر شد و اکنون جام زهر جنگ سوریه و عراق تولید شده بالاخره کدام جام زهر را باید باور کرد. این چه جام زهری است که اثر ندارد.
از آنجایی که سران فرقه به کسی جوابگو نیستند همین جور حرف های مفت و بی ارزش نثار اعضا و هواداران خود در خارج از کشور می کنند تا بتواند خودشان را نزد غربی ها و اسرائیلی ها سازمانی متشکل و خواهان سرنگونی نشان بدهند.
درد اصلی مریم سرنگونی نبوده و نیست وی سعی می کند با ردیف کردن یک مشت اراجیف بی سر و ته به زندگی شاهانه خود در اور ادامه دهد.
سران فرقه سعی می کنند با راه اندازی این گونه شوهای مسخره نشان دهند که از حمایت مردم ایران هم برخوردار هستند ولی این جانیان فراموش کردند که به خاطر جنایت هایی که علیه مردم ایران انجام داده اند روسیاه و طرد شده هستند و دیگر کسی نمی خواهد نامی از این فرقه ببرد در نهایت باید به رجوی زنباره گفت شما از گندم ری نخواهید خورد بهتر است. با همان جنایت کاران غربی دم ساز شده و به زندگی نکبت بار خود ادامه دهید.
هادی شبانی