اسرائیل به عنوان حکومت قلدر نه تنها در منطقه بلکه در سراسر جهان، به سادگی از متوقف کردن کشتار زنان و کودکان سر باز می زند و جامعه بین الملل با سکوت مرگبار نظاره گر کشتار ها ست.دبیر کل سازمان ملل متحد، بانکی مون نیز با اقدام های دیرهنگام و به تأخیر افتاده راه به جایی نمی برد و " امید و باورش " برای پایان کشتار در غزه به ثمر نمی رسد.
در این میان سازمان مجاهدین خلق، به عنوان نماینده ی امپراطوری اسرائیل و امریکا، به همراه دیگر گروه های افراطی منطقه دستور کار صهیونیست ها را در خارومیانه پیش می برند. پروفسور جیمز پتراس، تحلیل گر و نویسنده ی 62 عنوان کتاب و مقاله های بی شمار در نشریات مختلف نقش تروریست ها برای گسترش دادن امپراطوری اسرائیل – امریکا را تأیید میکند. وی در مقاله ی جدید خود می نویسد:
" به لطف حمایت های نظامی و مالی امریکا، اسرائیل تبدیل شده است به قدرت نظامی غالب در منطقه و تنها قدرت هسته ای منطقه. امریکا از جنگ های اسرائیل و حمله به کشورهای همسایه اش بهره برده است تا امنیت چند دولت هم پیمان و مشتریان عرب خود (به ویژه مصر و اردن) را تامین کند. تازگی ها محور قدرت اسراییل – امریکا چنان بازوی خود را گسترده تا رژیم کردستان در شمال عراق را مشتری خود کند. به علاوه محور اسرائیل – امریکا همکاری های عمیق مالی و نظامی با نیروهای اپوزیسیون در لبنان دارد (اخیراً آرایش سیاسی حریری) و همچنین همکاری با بخش هایی از مزدورهای مسلح سوریه، پیشمرگای کرد در عراق و تروریست های اصطلاحاً مجاهدین خلق در ایران از زمره شرارت های امپراطوری اسرائیل و امریکا در منطقه است. سازمان سیا امریکا و موساد اسرائیل با دخالت مستقیم در جهت بی ثبات کردن رژیم های سکولار یا ملی – اسلامی مانند ایران درگیر عملیات های خشونت آمیز پنهانی هستند تا در روابط آنها اختلال ایجاد کنند و دانشمندان و سران ایران را به قتل برسانند. اسرائیل توافق های سیاسی و اطلاعاتی با مصر و اردن را تضمین میکند تا فلسطینی ها را منزوی و خلع ید کند. امریکا پایگاه های نظامی و عملیاتی در اردن و مصر را تأمین کرده است تا به حزب الله در لبنان، بشار اسد در سوریه و حکومت ایران حمله کنند."
علیرغم آن که مجاهدین خلق ادعا میکنند که جنبشی دمکراسی خواه هستند، سابقه ی خشونت و رفتارهای فرقه ای این سازمان به طور طبیعی آن را با دیگر نیروهای تروریستی مثل داعش – که در جهت منافع اسراییل حرکت میکند – مرتبط می کند. برای انکار کردن این ارتباطات، بازوی تبلیغاتی مجاهدین خلق یعنی شورای ملی مقاومت بیانیه ای صادر میکند که در آن ایران را متهم به انتشار اطلاعات کذب درباره اش می کند. بر اساس پروپاگاندای مجاهدین هر کسی که در نهادهای اجرایی و قانون گزاری عراق از ارتباط میان مجاهدین خلق و داعش درموصل خبر دهد، عامل جمهوری اسلامی است و گفته هایش در هر رسانه ی خبری که منتشر شود از ساخته های جمهوری اسلامی است.
پروپاگاندای مقاومت برای توجیه حمایتش از آشوب آفرینان و تروریست های افراطی در عراق به پیام مریم رجوی رئیس جمهور خودخودخوانده ای اشاره می کند که مفتخر به این است که در جمع چهره های سیاسی به ویژه سیاستمداران سابق امریکایی سخنرانی میکند. اشارات کذایی وی این است که رژیم ایران تلاش بیهوده می کند تا با قیام ملت عراق مقابله کند! این که منظور خانم رجوی کدام قیام ملت عراق است بماند.
بیشترین اخبار واصله از عراق در رسانه های این روزها خبر از بحران ایجاد شده از سوی تروریست های افراطی داعش می دهد و متمرکز است بر جنایات داعش و موج هراسی که به جان مردم عراق اعم شیعه و سنی و کرد انداخته است.
حتی اگر سازمان مجاهدین خلق موفق شود سوابق خود از همکاری با افراطی های منطقه را کتمان کند – چراکه گزارش های بی شماری از همکاری و حمایت فرقه ی رجوی با دیگر گروه های افراطی منطقه چون جند ا.. و جیش العدل وجود دارد – همکاری اش با امپراطوری صهیونیست ها قابل اغماض و کتمان نیست چرا که در این مورد اسرائیل است که تصمیم میگیرد که کی، کجا و چگونه ازمزدورهایش استفاده کند و مجاهدین خلق عملاً آلت دستی بیش نیستند و اختیاری برای پذیرش یا تکذیب روابطشان با اسراییل ندارند.
مزدا پارسی