مریم قجر برای جمع و جور کردن افتضاح جدا شدن سه تن از اعضای به اصطلاح شورای ملی مقاومت، آنان را جمع کرده تا شاید بتواند جلوی جدا شدن تعداد دیگری از اعضای نگون بخت را بگیرد وی به خوبی می دانست که برگزاری نشست های آنچنانی اشرف برای اعضای شورا جواب ندارد تا جلوی ریزش را بگیرد سعی کرد تا با تصویب یک بند به مصوبات شورا این جدا شدن را رنگ آبرومندانه بدهد تا شاید بتواند جلوی افشاگری اعضای جدا شده شورا را بگیرد که البته این تازه شروع ریزش در شورا می باشد هم چنان که در مناسبات سازمان مشاهده کردیم.
ولی نکته ای که در حرفهای تکراری مریم وجود داشت همان حرفهای سال های گذشته در مورد حکومت ایران و وضعیت سرنگونی و پایداری افراد فرقه برای مبارزه!! بوده است.
حال نگاهی کوتاه به چند سال گذشته حرفهای مادر خوانده تروریسم یعنی مریم در اجلاس شورا می اندازیم تا متوجه شویم که طی این سالیان فقط یک مشت حرف مفت تحویل اعضای شورا داده است.
– مریم قجر در 21 تیر سال 91 در افتتاحیه میان دوره ای شورا درباره سوریه عنوان نمود دیکتاتوری سوریه که محور جبهه منطقهیی رژیم ولایت بود و امروز به نقطهیی رسیده که دور نیست بر سر حکومت ایران آوار شود.
او در مورد سرنگونی عنوان نمود که: اگر از هر اطراف نگاه کنیم همه عوارض رو به گسترش بحران سرنگونی رژیم است. وی در مورد برنامه هسته ای عنوان نمود که: ایران سعی دارد برنامه اتمی که ابزار قدرت نمایی و دستاویز مانورها و معاملات بینالمللی این رژیم بود، و الان دامی برای کل حکومت شده است.
وی در پایان نیز باز هم به تعریف و تمجید از شوهر فراریش پرداخته تا شاید به اعضای شورا روحیه داده تا در کنارش باقی بمانند.
– مریم قجر در 12 تیر 92 در اجلاس سه روزه شورا بعد از کلی تعریف کردن از شوهر فراریش باز هم به تکرار حرفهای گذشته پرداخته و عنوان نمود که:
بنبست سیاست انقباض و یکدست سازی رژیم. آنهم در شرایط فروپاشی اقتصاد کشور، بنبست برنامة اتمی و تنگنای تحریمهای بینالمللی، بنبست استراتژی صدور ارتجاع و فرو رفتن رژیم در یک جنگ محکوم به شکست، در سوریه.
اما از همه مهمتر، محاصرة رژیم توسط یک جامعة ناراضی و آمادة قیام است.
راهحل واقعی عبارتاست از تغییر و سرنگونی رژیم که شورای ملی مقاومت آن را نمایندگی میکند.
– مریم قجر نیز در اجلاس شورای به اصطلاح ملی مقاومت ایران به تاریخ اول آبان 92 باز هم به تکرار و نشخوار حرفهای گذشته پرداخت که اکنون زمان سرنگونی است و مردم ما آماده می باشند
و تمام تحلیل های آبکی شوهر فراریش درست بوده و اگر حکومت ایران بر سر میز مذاکراه هسته ای بیاید حتما راه به سرنگونی می برد و به همین خاطر سعی دارند با اتلاف وقت به بمب هسته ای دست یابند و…
– مادر خوانده تروریسم مریم در تاریخ 17 مهر 93 در اجلاس شورا باز هم به نشخوار حرفهای گذشته پرداخت و سازمان را در مرکز همه تحولات منطقه قرار داده و انگار تمام حرکات و عمل های تروریستی برای نابودی فرقه در لیبرتی است.
تفاوت اراجیف مریم این بار باز هم تکرار همان اراجیف سالهای قبل بوده است ولی تفاوتی که این بار داشت مسئله داعش بوده و سعی نمود با تحلیل های جهت دار این تروریست ها که خودش مدتی از حامیان وی بوده اکنون به حکومت ایران نسبت دهد و عنوان می کند که اگر حکومت ایران نابود شود داعش نیز از بین خواهد رفت ادعایی مسخره که فقط از کله پوک مریم و شوهرش بیرون می آید.
وی در یک اقدام مسخره کنار رفتن آقای مالکی را یک پیروزی برای خود قلمداد کرده و فکر می کند در عراق باز هم ماندنی می باشد و این را یک ضربه استراتژیک به حکومت ایران می داند این در حالی است که آقای مالکی پست مهمی در دولت جدید دارد و هم چنان هم در حکومت عراق نقش فعال تری ایفا می کند.
در جای دیگری وی باز هم به مسئله بن بست مذاکرات هسته ایران با 1+5 اشاره می کند و عنوان می کند که چون در عراق ضربه خورده اکنون سعی می کند امتیازاتی در این زمینه بدست بیاورد و زمان بخرد ولی این عقب نشینی همانا راه به سرنگونی حکومت خواهد برد
در نهایت وی باز هم مدعی خیزشهای مردم برای سرنگونی می شود ادعایی مسخره که همیشه این را تکرار می کند.
وی در تمام این سالیان بعد از سرنگونی صدام مدعی سرنگونی شده و در تمام جلسات شورا به این مسئله اشاره می کند ولی هیچ وقت عنوان نمی کند که با چه استراتژی این کار را انجام خواهد داد آیا توسط نیروهای وارفته و مسئله دار خود در لیبرتی و یا با افراد شکم پرست خود در شورا؟
فقط به سه سال گذشته حرفهای تکراری و اراجیف پوچ مریم قجر در شورا اشاره ای داشتیم تا متوجه شویم که وی طی این سالیان هیچ حرف تاره ای نداشته و بر اساس اتفاقاتی که در منطقه خاورمیانه می افتاد وی آنها را تحلیل کرده و به سرنگونی حکومت ایران ختم می کند و سازمانش را در محور اصلی قرار می دهد که آن هم نشان از بی محتوا بودن تحلیل هایش و پوچ بودنش بیرون می آید.
بهتر است مریم به تحلیل های آبکی خود در شورا ادامه دهد و مطمئن باشد که بقیه افراد هم در آینده ای نه چندان دور از شورا جدا خواهند شد و اگر نشست های تیر و تیغ و تپانچه در اشرف جواب می داد اکنون آوردن یک بند به نام جدا شدن آبرو مندانه هم در شورا جواب می دهد ولی خیال خامی است که فقط از مغز پوک رجوی های جاه طلب بیرون می زند.
هادی شبانی