ماحصل چندین ماهه و شاید چندین ساله رهبری فرقه مجاهدین که راندمان آن در مقاله یکی از اسرا در سایت ایران فحشاگر بیرون زده چهار کلمه است که رجوی آنرا در بین المرأ و مغزچه اسیرانش جا انداخته است.
1-مالکی رفت 2-کوبلر رفت 3-جداشدگان ما را رسوا کردند 4-سردار قاسم سلیمانی ما را کت بسته نکرد و ما هنوز زنده ایم.
رجوی گفته این چهار مقوله برای مجاهدین از سرنگونی که استراتژی دوران صدام بود مهمتر است.
رجوی برای پوشاندن شکست و آبروریزی سه دهه در عراق مبنی بر کشتار و جاسوسی و همه جنایاتی که به دستور سید الرئیس وقت انجام داده اکنون سرنوشت خود را به فرجام بحران منطقه و علی الخصوص سوریه –عراق و لبنان گره زده و خود را با این چشم اندازهای مبهم و بخار گونه فعلی دل خوش می کند.
دو دهه رجوی بر طبل تحریم –جنگ غرب علیه ایران و امثالهم می کوبید و در این راستا هرچه جاسوسی و وطن فروشی علیه منافع ملت ایران بود انجام داد اما سرش به سنگ خورد و چوب دوسرسوخته شد و همه چیز و دارو ندارش را روی این ریسک بزرگ گذاشت. اکنون در جایگاه یک قمار باز ورشکسته و به قول معروف روی الاغ مرده شرط بندی کرده بود و نهایتأ همه چیز را باخت.
اکنون رجوی در هراس از فعالیت های هیئت جداشدگان در بغداد به تکاپو افتاده و آسمان و ریسمان را به هم می بافد که هرکسی علیه من افشاگری کند مزدور است و خائن است.
ما جداشدگان به رجوی می گوییم واقعأ چرا ترس؟ چرا وحشت؟ مگر تو نمی گویی اینها مزدورند. پس بگذار خودشان به ضرر خودشان فعالیت کنند.مگر نمی گویی افشاگری جدا شده غلط است و به نفع مجاهدین تمام می شود پس ترس و گریه و زاری برای چیست؟
راستی چرا تا جداشدگان دستت را رو می کنند می گویی امریکا امریکا و امپریالیست را روی سر آنها چماق می کنی؟ مگر مجاهدین به عقد دائم امریکا در آمده اند؟
خودتان خوب یادتان هست که بحث گربه دزده در مناسبات خیلی شده. اگر روشن نیستین جداشدگان می گویند بی استراتژی ترین حیوان گربه است اصلا حتی یک لحظه به فکر مایحتاج خود حتی برای یک دقیقه که در آن زندگی می کند نیست همه اش منتظر است که دزدی کند و از مال دیگران کش برود و روی همین اصل تا صدایی می آید الفرار.چون دزد است. اما رهبری مجاهدین دزد چی هست . تا یک جداشده مسافرتی زیارتی –تجارتی خارجی یا داخلی و خانوادگی می رود آنچنان به هم می ریزد و افسار پاره می کند.
افسوس که عده ای بی چاره در دست این رهبری نابکار آلت دست هستند. بچه کوچولوها وقتی می خواهند آمپول بزنند بزرگترها می گویند نترس آقا دکتر یه چیزی زده اصلا درد نداره.
ما به رجوی رهبری عقیدتی فرقه می گوییم نترس جدا شده ها هم چیزی بهش زدند که درد نداره.