گرت پورتر «نپذیرفتن حقوق هستهای، اطلاعات اشتباه، نادیده گرفتن فتوای مذهبی و نپذیرفتن مخدوش بودن مدارک ادعایی درباره نظامی بودن برنامه هستهای ایران» را ۴ اشتباه بزرگ غرب خواند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، تحلیلگر و اندیشمند آمریکایی در یادداشتی به چهار روش و رویکرد اشتباه غرب درباره برنامه هستهای ایران اشاره کرد.
گرت پورتر در یادداشتی برای پایگاه «میدل ایست آی» نوشت: «برای بیش از سه ده آمریکا و متحدان غربی آن، یکی پس از دیگری اشتباهات بنیادی در فرایند ایجاد این روایت که ایران محرمانه به دنبال برنامه اتمی نظامی است، مرتکب شدند.
این تحلیلگر آمریکایی مینویسد: «اشتباهات ابتدایی و اصولی زیادی درباره برنامه هستهای ایران اتفاق افتاده که پرداختن به آنها در یک مقاله ممکن نیست اما چهار شکست بزرگ سیاستگذاری و اطلاعاتی اتفاق افتاده که به آن اشاره میکنم».
«اول، نپذیرفتن حقوق هستهای ایران که به دنبال آن نپذیرفتن حقیقت هم آمده است
اولین شکست، مشغولیت آمریکا در تلاش برای در نطفه خفه کردن برنامه هستهای جمهوری اسلامی ایران است. این موضوع از سال ۱۹۸۳ و تصمیم دولت ریگان برای اعمال فشار دیپلماتیک برای توقف همه همکاری هستهای با ایران بود. فرانسه به شدت تحت فشار برای ممنوع کردن تامین سوخت اتمی بوشهر قرار گرفت؛ سوختی که ایران روی آن حساب کرده بود.
به گفته پورتر تلاش آمریکا برای خفه کردن هرگونه کمک هستهای به ایران،«نقض آشکار و خطرناک معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای(انپیتی) بوده است معاهدهای که به ایران حق دارا بودن برنامه صلح آمیز هستهای را میدهد.
این محقق مینویسد: «جای تعجب نداشت که ایران خود به سمت فناوری غنی سازی اورانیوم برود و همچنین بعدها با روسیه و چین مذاکراتی کند. تجاوز و هجوم آمریکا به برنامه هستهای ایران نتیجه معکوس داشت اما واشنگتن به جای به رسمیت شناختن اشتباه عمیقش، با پاسخ ایران به عنوان نشانه و مدرکی برای تلاش تهران جهت ساخت سلاح اتمی تلقی و با آن برخورد کرد.
دوم، اطلاعات غلط و نادرست بودند
در اوایل دهه ۱۹۹۰ سیا و دیگر سازمانهای اطلاعاتی غربی دور شدنشان از واقعیت درباره برنامه هسته ای ایران را آغاز کردند. آنها با غرق شدن در موضوع تلکسهای دانشگاه شریف که در آن از فناوریهای دوگانه(مصارف نظامی و غیرنظامی) تاکید شده بود و نیز این مساله که در میان شمارههای زیاد موجود در این تلکسها شماره مرکز تحقیقات فیزیک وجود داشت، به نظر خود آن را مدرکی برای تلاش ایران برای برنامه مخفیانه سلاح اتمی دانستند.
پورتر با رد این ادعاها مینویسد:«در نهایت معلوم شد که این تلکسها چیز خاصی در نبود. ایران در سال ۲۰۰۷ و اوایل ۲۰۰۸ سند مبسوطی ارائه داد که بدر آن درباره محل استفاده هر یک از آیتمهای فناوریهای دوگانه که به دانشکده های مختلف و مراکز تحقیقاتی دانشگاه شریف تعلق داشت، اشاره شد. شماره تلکس مرکز تحقیقات فیزیک هم به این دلیل در لیست تلکسها بود که رئیس سابق سازمان استاد آن دانشگاه بوده و از وی خواسته شد برای تامین آیتمها کمک کند».
این اندیشمند آمریکایی ادامه میدهد: «تحلیلگران اطلاعاتی به غلط موضوع آیتمهای دوگانه را به عنوان مدرکی برای تایید تردیدهای از قبل موجودشان درباره اهداف و مقاصد ایران تفسیر کردند.
سوم، نادیده گرفتن فتوا علیه سلاحهای شیمیایی
او مینویسد: «باور دولتهای غربی درباره تلاش ایران برای سلاحهای اتمی یک واقعیت تاریخی که آنها باید به آن توجه میکردند را نادیده گرفته است. در جریان جنگ ۸ ساله ایران- عراق، نیروهای صدام به دفعات با سلاحهای شیمیایی به ایران حمله کردند و ۲۰ هزار نفر را کشته و ۱۰۰ هزار نفر را به شدت مجروح کردند. اما ایران هرگز با سلاح شیمیایی تلافی نکرد».
پورتر تصریح میکند: «این حقیقت(عدم استفاده از سلاح شیمیایی توسط ایران) چالشی جدی و اساسی به روایت غربیها درباره برنامه هستهای ایران وارد میکند چرا که هیچ توضیح معتبر و قابل اتکایی درباره چرایی عدم استفاده ایران از سلاح شیمیایی به غیر از حقیقت فتوای آیت الله خمینی رهبر عالی درخصوص ممنوعیت داشتن و استفاده همه سلاحهای کشتارجمعی وجود ندارد».
این نویسنده تاکید میکند: «این موضوع اعتبار زیادی به اتکای ایران به فتوای رهبر عالی این کشور در خصوص ممنوعیت داشتن و استفاده از سلاح هسته ای میدهد اما رسانههای خبری غربی به روایت قبلی خود چسبیدند که در آن به اطلاعات غلط تکیه و ادعا شده ایران نه تنها سلاح شیمیایی داشته بلکه از آن استفاده کرد».
چهارم، نپذیرفتن این موضوع که مدارک ادعایی درباره نظامی بودن برنامه هستهای ایران،مخدوش و عیرمستند است
تحلیلگر آمریکایی در توضیح رویکرد و روش غلط چهار میگوید: «برای حدود یک دهه، سیاست بینالمللی در قبال برنامه هستهای ایران حول محور اسناد اطلاعاتی و گزارشهای خبری درباره برنامه اتمی ایران چرخیده است».
پورتر تاکید دارد: «دولتهای غربی با تشویق و برانگیختگی پوشش رسانهای موجود این کشورها، این موضوع را انتخاب کردند که مدارک قابل ملاحظه و مهم موجود درباره ریشه های بسیار تردیدآمیز بودن سندهای ادعایی نظامی بودن برنامه هستهای ایران را نادیده بگیرند.».
وی با اشاره به گزارش یک روزنامه آلمانی به نقل از یک جاسوس سابق آلمانی که در آن آمده بود منبع اولیه ادعای نظامی بودن برنامه هسته ای ایران، یک عضو گروه تروریستی مجاهدین خلق بود، اشاره کرده و میگوید: «مجاهدین خلق بعدها به عنوان ابزار موساد برای اسناد ادعایی درباره برنامه هستهای ایران خدمت کردهاند».
در پایان این یادداشت آمده است: «دولت آمریکا و متحدانش اروپاییش چشمانشان را به روی شواهد و مدارکی که نشان میدهد چنین اسناد ادعایی(درباره نظامی بودن برنامه هستهای ایران) طراحی شدهاند تا اقدامات آمریکا علیه جمهوری اسلامی را توجیه کنند. توسل به روایت موجود و پذیرفته شده موجود در قبال برنامه هستهای ایران توسط غرب، همچنان هرگونه اقدام فعال برای تلاش جهت یافتن حقیقت را سرکوب میکند».