کرنش رجوی در قبال صاحب خانه جدید

غوغای حملات تروریستی هفته گذشته در فرانسه  سایه گسترده ای بر روح و روان آنکه می توان آن را بشریت نامید گستراند و فضای تنفر و انزجار را از آنچه ترور و تروریست است بشدت ملتهب کرد.
فرقه رجوی جریانی است که ترور را به معنی تام نهادینه می کند و تار و پود آموزشهای ایدئولوژیکی و تشکیلاتی اش  گواه این مدعی است. و از این رهگذر جیب هایش را پر از دلار های کثیف و خون آلود کرده است. به مصداق آی دزد آی دزد، بلافاصله گرد همایی برپا کرد تا در این هیاهوی مردم فریب جای خالی ناله ها و زوزه هایش گم نشود.
تحولات فرانسه دو بخش داشت: اول اقدامات تروریستی و قتل کارکنان نشریه شارلی ابدو و گروگانگیری سوپرمارکت توسط عناصر القاعده و داعش و دوم عکس العمل مطبوعات فرانسه به این عمل و انتشار مجدد کاریکاتور موهن پیامبر اسلام بود.
قبل از هر چیز باید بگویم که نظر نگارنده این متن در قبال هر دو عمل یکسان است. زیرا یکی ترور است و دیگری زمینه ای برای ترورهای بعدی است. در هر دو حال هر دو در یک سبد تعریف می شوند.
البته به هیچ وجه قصد تجزیه و تحلیل کل بشریت را نداشته و ندارم. ولی با فرقه رجوی کار دارم و کار خواهم داشت.
یادمان نمی رود که چندی پیش خانم کلینتون وزیر خارجه سابق آمریکا طی مصاحبه ای، بر دست داشتن دولت متبوعش در شکل گیری جریانهایی چون القاعده و داعش در خاورمیانه اقرار کردند.
همچنین توجه به داستان حملات هوایی نیروها ائتلاف بر علیه داعش نیز با افشاگریهای نیروهای ارتش عراقی که هواپیماهای آمریکایی به داعشی های محاصره شده کمک رسانی می کردند نیز پازل بعدی این جورچین است که تحلیل ها را خیلی خوب با هم جفت و جور می کند.
برای هر آدم کمی باهوش و… مفروض است که در حملات تروریستی نشریه شارلی ابدو در فرانسه که اتفاقا القاعده و داعش نیز مسئولیت آن را بر عهده گرفته اند، حامیان استراتژیکی آنها یعنی آمریکا و فرانسه و… را باید به مناظره و چالش طلبید.   
ولی چرا فرقه رجوی در شرایطی که هنوز همه غرق در ماتم کشته شدگان هستند، با این عجله گردهمایی برپا می کند. و مهمانانی که البته برای دعوت از آنها قطعا باید از قبل برنامه ریزی می شد را دور هم جمع می کند. از شبهه تلاقی آماده بودن الزامات برپایی گردهمایی و مدعوین آن با حمله تروریستی شارلی ابدو که جای بسی تامل هم است در می گذرم و واکاوی آنرا به کارشناسان امر می سپارم.
ولی… هر عقل سلیمی براین باور است که اتفاقا باید از دولت مردان یکه تاز سئوال شود چرا به این جریانات میدان تاخت و تاز داده شده است.
همچنین در بخش دوم تحولات که انعکاس مطبوعات فرانسوی نسبت به پیامبر اسلام است که دل هر مسلمانی را برمی تاباند. چرا فرقه رجوی که دم از اسلام می زند، در این گونه فضا ها کور و کر شده و علی السویه از کنار آن گذشته است.
آیا فرقه رجوی که در درون تشکیلاتش به دروغ به قول معروف جانماز آب می کشد، در مقابل هتک حرمت به پیامبر اسلام تا این حد زبون و کام به میان کشیده شده است، چرا؟
آیا این هم به سیاق همیشه که هدف وسیله را توجیه می کند است؟ یک روز سرود سرکوچه کمینه پخش می شد، بعد روزی هم آمد که رجوی گفت جلوی نیروهای آمریکایی اگر لازم باشد دامن هم می پوشم. و یک روز ادعای نیروی مترقی اسلامی را می شنیدیم و امروز کرنش در قبال هتک حرمت به پیامبر اسلام. چرا؟
احتمالا این بار صلاح این است که صاحب خانه جدید را دریابند.
فقط یک چیز خطاب به رجوی می توانم بگویم:  ننگ بر شما و افکار پلید و شیطانی و فرقه ای شما، و هیهات بر آنکه هنوز در جرگه تو خون می مکد.
حسینی
 

خروج از نسخه موبایل