فکر کنم سال ۲۰۰۷ بود. همه را در سالن اجتماعات جمع کردند. بایستی به حرفها یا بهتر بگویم به دروغ های مریم رجوی گوش می دادیم. او گزارشی از خیمه شب بازی ویلپنت می داد. بخشی از این گزارش، مربوط به حمایت پارلمانترها بود. در یک جایی از این گزارش، گفت که هیچ کدام از این به اصطلاح حامیان، پول نمی گیرند. تا آن لحظه، من در رابطه با اینکه این افراد از سازمان پول می گیرند و دقیق تر بگویم مزدور هستند، فکر نکرده بودم. این حرف مریم رجوی، جرقه ای بود تا ذهنم در رابطه با هزینه های این برنامه ها، فعال شود. در سازمان، ما یک قانون داشتیم که هر چه سازمان می گوید، دروغ است، مگر اینکه عکس آن ثابت شود و وقتی مریم رجوی می گوید که این حامیان پول نمی گیرند، یعنی به این معنی است که همه آنها را با پول آنجا جمع کرده اند.
طی این سالیان، جداشدگان همیشه تلاش می کردند که با ارائه اسناد و مدرک و استدلال، مزدور بودن همه حامیان مجاهدین و اعضای شورای به اصطلاح ملی مقاومت، را اثبات بکنند و خیلی هم موفق بودند. ولی اطلاعیه خود مسعود رجوی، موضوع دیگری است که در اصل اعتراف به درستی همه حرفهای ما جداشدگان است که همیشه می گفتیم، آقا اینها مزدورند و بخاطر دریافت پولهای کلان برای مریم رجوی، سینه چاک می دهند و همین آقای کریم قصیم تا یک سال پیش ماها را مزدور و مامور وزارت اطلاعات ایران صدا می زد. الآن، اربابانش با سند و امضاء خودش، مزدور بودنش را نشان همگان دادند. آن روزهایی که اعضای اسیر مجاهدین در عراق، زیر بمباران بودند، این آقایان پشت تریبون می آمدند و با سخنان آتشین دم از مقاومت خلل ناپذیر و بدون تزلزل در اشرف می زدند و روزهای تاریکی که ما اسیران در اشرف زیر فحش و مشت و لگد چماق داران مریم رجوی، بودیم، این آقایان، با سخنان آتشین در برنامه های تلویزیون مجاهدین به اسم سیمای آزادی، دم از انقلاب ایدئولوژیک و مریم رجوی، می زدند.
آقایان و خانمها، طی سالیان گذشته به ما جداشدگان مارک مزدوری و مامور وزارت اطلاعات، می زدید. حالا که سرکرده شما بزرگ مزدوران مسعود رجوی، مچ شما را تا حدی باز کرده، این مورد دیگر قابل بخشش نیست، مگر آنکه تمامی جزئیات مزدوری خودتان را فاش کرده و بگویید که تا کجا در چاه مزدوری مسعود رجوی، فرو رفته و تا کجای دستتان در خون آغشته است. سهم شما، شستن دستهای خونین و تیز کردن چاقوی جلاد بود و این نکته ای نیست ما جداشدگان و مردم ایران، کوتاه بیایند.
از طرفی، این پرسش مطرح می شود که چرا مسعود رجوی دست این مزدوران را رو کرده است؟ آیا این اطلاعیه، زیر آب تمامی اعضای شورا را نمی زند؟ مگر دست آنها را به عنوان مزدور رو نمی کند؟ جواب همه اینها بله است. ولی پیام واقعی این اطلاعیه، نشان دهنده پایان دوره مسعود رجوی است. او می خواهد، به همراه کشتی خودش تمامی سرنشینان آن را نیز غرق کند. بله این ماهیت واقعی رجوی است. او که بخاطر حفظ جان بی ارزش خودش، بارها و بارها جان وفادارترین نفراتش را به بازی گرفت، دیگر غرق کردن این مزدوران چندان ارزشی ندارد.
کریم غلامی