علیرضا خالو کاکایی ازجمله ی کسانی است که برای نشان دادن ارادت کامل خود به مسعود رجوی بیشترین تلاش را میکند و چون با توجه به طرزتفکر مالیخولیایی وماکیاولیستی رجوی وهمسرش، این ابراز ارادت با صداقت وراستگویی انسانی سازگار نیست، وقاحت را باعیار کامل نشان داده ودر دروغگویی، به یکی از چهره های کم همتای قلم بدستان رجوی تبدیل شده است!
" جیغ بنفش ارتجاع از جهانی شدن کُد پدرخواندة داعش " عنوان مقاله ایست ازاو که دررسانه های رجوی منتشر شده وتمامی تلاش های مذبوحانه ی این اسیر خرافات ودروغگویی در پنهان کردن دماغ سوختگی ای است که کنفرانس ویئویی خانم رجوی بوجود آورد وطی آن تذکرات واعتراضاتی ازکنگرس من ها دریافت کرد که خارج ازموضوع جلسه سخن نگوید، روشن سازد که میزان پایگاه اجتماعی اش درایران چقدراست وازطرف چه تعداد ازمردم سخن میگوید واگر کشور خودرا دوست دارد، چرا به آلت دست رژیم صدام تبدیل شد وبرعلیه میهن خود جنگید و…!
تمامی این مقاله نوشتن ها وجار وجنجال های تبلیغاتی برسر پنهان نگه داشته شدن این تلاش ناکام نومحافظه کاران ومریم رجوی است که شباهت تام وتمامی با تبلیغات " گوبلز- وزیر تبلیغات هیتلر " دارد که درست درزمانی که نیروهای شوروی ودیگران در دروازه های برلین سرگرم تدارک اشغال پایتخت آلمان بودند، با حضور در مراکز رادیویی بمردم وعده میداد که ساعتی دیگرمسکو به تصرف آلمانی ها درخواهد آمد!
این وزیر تبلیغات آلمان فاشیستی، اعتقاد برآن داشت که دروغ هرچه بزرگتر وپربال وپرتر باشد، پذیرش آن ازطرف مردم راحت تر صورت میگیرد و گماشتگان رجوی نیز به تبعیت ازاو وچاشنی کردن ماکیاولیزم برآن، ازاین توصیه ی خبیثانه تبعیت میکنند، چنانکه آمده است:
"… ارتجاع، بمحض رسانه یی شدن خبر استماع رئیس جمهور منتخب مقاومت، مریم رجوی در کنگرة آمریکا، خود را به آب و آتش زد و «هزار جهد» کرد تا به وسیلة پاسداران برون مرزی و لابیهای رنگارنگ خود، در این مهم کارشکنی کند بلکه اگر بتواند از آن جلوگیرد؛ اما عزم برگزارکنندگان و وزن سیاسی مقاومت بسا فراتر از آن بود که دشمن تصور میکرد. «مریم رجوی که برای سخنرانی در رابطه با گروه تروریستی داعش ویدئو-کنفرانسی به نشست کنگره آمریکا دعوت شده بود از اول تا آخر حرفهاش به موضوع تغییر حکومت به ایران پرداخت و مدعی شد، ایران پدر خوانده داعشه. رجوی از اعضای کنگره خواست بهش اعتماد کنند و جلوی فعالیتهای هستهیی ایران رو بگیرند ".
این حق هر حکومتی است که با استفاده ازامکانات خود که غالبا هم وسیع است، بخواهد اوضاع را بروفق مصلحت هایی که میداند، برگرداند واگر ایران معترض حضور مریم درآن جلسه که زمان ثابت کرد که فرقی نمیکرد بود ونبودش، بوده، کار غیر نرمالی انجام نداده است.
اما مقاومت که همان باند تبه کار وضد ملی رجوی باشد، اتفاقا نشان داد که وزنه ای نیست وحتی درخود آن جلسه هم این " وزنه" بودنش بشدت زیر سئوال قرارگرفت وتبدیل به پرکاهی شد به شرحی که فوقا رفت!
خانم رجوی ازچه کسانی میخواست که حکومت ایران را سرنگون کند؟ آیا این جمع حاضر شده دارای این حقوق و مشروعیت بودند که این خواسته ی مریم خوبان را عملی سازند؟؟
آیا کسانی که کد درست داعش را دردست داشتند، به این کد قلابی مریم رجوی توجهی کردند؟
ارزش این کد دادن تنها درسطح خود گفتن وخود شنیدن باقی میماند و البته هزینه های بعدی اش که به شخصیت های سیاسی ومطبوعاتی باید بدهید تا آنرا نشخوار کرده و درارزیابی وضعیت، شما را بیشتر ازاینی که هستید، درنابخردی و جهالت قراردهد!
لطفا پارگراف دیگری را هم ملاحظه کنید:
".. لابد انتظار داشته مجاهدین به جای تمرکز روی او، به یک بحث خنثی و بیضرر روشنفکری در مورد موهومات بپردازند و بدون اشاره به پدرخوانده، «داعش داعش» کنند تا رژیم بتواند با خیال آسوده ایزگم کند و مذاکرات اتمی خود را پیش ببرد. نه، این برازندة مقاومت ایران و رهبران آن نیست ".
معنی این حرف آنست که نباید روشنفکر بود، چرا که داشتن این وضعیت انسان را دچار مسئولیت " تحلیل درست ازقضایا ورساندن آن به "مردم" میکند که این امر کاملا بضرر باند رجوی است!
دراین مناسبات غیر انسانی رجوی ها، نباید تحلیل کرد وتنها بلی قربان و " حاضر حاضر" گفت وبدین ترتیب است که دشمنی عمیق با روشنفکران در نوشته های اعضای این باند باروشنی تمام بنمایش گذاشته میشود!
بلی نباید بسراغ تحلیل داعش رفت که اگر روشنفکران چنین کنند و درتحلیل خود باین نتیجه برسند که معجونی از سلطه گران جهانی، اسرائیل، بعثی های عراق و سازمان مجاهدین خلق در رشد ونمو داعش ذینفع اند وگرنه انک روشنفکری بدانها زده میشود!
علیرضا خان ازما میخواهد که دردسر تحقیق وبررسی را ازخود دور کرده و بفرموده ی رجوی نشخوار کنیم که داعش تکفیری، صهیونیستی وبعثی، دست ساز جمهوری اسلامی شیعه است!
آقای خالو کاکایی درادامه ی نوشته اش آورده است:
" نگاهی به آمار و سطح انعکاس این استماع در خبرگزاریهای بین المللی و عربی و نیز به اظهارات شخصیتها بخوبی مؤید این امر است که شهادت رئیس جمهور مقاومت درست به خال زده و انگشت روی نقطه یی گذاشته که «درد مشترک جهانی» نام دارد… از این رو وجدان بین المللی آن را جدی میگیرد، به آن استناد میورزد و از آن نیرو و انگیزه میگیرد. کشف چنین تئوری و دستاوردی تنها از مقاومت ایران برمیآید؛ زیرا با تمام وجود با هیولای بنیادگرایی چنگ در چنگ است و بیشتر از هر نیروی دیگری در جهان آن را میشناسد ".
این آمار از ادعاهای شما و لابی هایتان که سخنان دروغ شما را منعکس میکنند، بدست آمده وجملگی حکم واحد را دارند وابدا هم نشان نمیدهد که مریم تابان به خال زده وبرعکس نشان ازوقاحت ایشان دارد که درصدد تحریف موضوع ثابت شده ای بنام " واقعیت داعش" است که وجدان های بیدار وبشریت ترقی خواه ازاین موضوع بخوبی آگاهند و دراین میان روسیاهی به کسانی مانند مریم رجوی خواهد ماند که باوجود پذیرش تعداد زیادی ازاربابان دایر براینکه در ایجاد داعش نقش مستقیم وغیر مستقیم داشته اند، میخواهد که حرف های آنها به فراموشی سپرده شود: " ارباب پذیرفته ونوکر قبول ندارد"!
درخاتمه ی نوشته ی این هموطن شرمگین ازانسانیت وعرق ملی، آمده است:
" قابل توجه اینکه این استماع در حالی برگزار شد که رژیم و حامیان استعماری او برآن بودند در بحبوحة چانة زنی برای توافق اتمی، کسی لی لی به لالای آنها نگذارد و آب از آب تکان نخورد…"
اقدامات شما بدون نظر مساعد ارباب، ارزشی نخواهد داشت وآنها باتوجه به تضاد ها و وحدت های موجود، به منافعی که درکوتاه مدت وبلند مدت برای خود ترسیم کرده ومیکنند، عمل خواهند کرد والبته برسم قوانین حاکم بر روابط اجتماعی، لزوما همان نخواهد شد که آنها میخواهند!
توجه داشته باشید که آمریکا مقام خود بعنوان قدرت اول اقتصادی را درعرض مدت کوتاه (وحتی تا یکسال) ازدست خواهد داد وازهم اکنون نیز به قدرت نظامی بی همتای خود متکی است که استفاده از این قدرت نظامی میتواند دیگر قدرت های نظامی را وارد معرکه کند تا همه ی جهان وازجمله خود آمریکا را ازبین ببرد! نه نشانی ازتاک بماند ونه تاکستان!
وانگهی قدرت نظامی آمریکا هم ازاقتدار مطلق برخوردار نبوده واز پاره ای از جبر حاکم تبعیت میکند و بطوریکه بارها شاهد بوده ایم، دربسیاری ازموارد شکست پذیر است و اینگونه نیست که شما با مغز غیر روشنفکرانه ی خود تحلیل میکنید!
نوید