رهبری فرقه ضد خانواده مجاهدین طی چند هفته گذشته در سایت های اینترنتی و سیمای پوشالی آزادی خود اقدام به لجن پراکنی علیه خانواده های اعضای خود که در استان کرمانشاه هستند نموده و از طریق اجبارکردن اعضای خود در لیبرتی و یا به نیابت ازآنها این تقابلات دیوانه وار را انتشار می دهد.
اولا هروقت فرقه مجاهدین و رهبری آن مجبور به موضع گیری های تدافعی مطلق و از موضع ضعف می شود بیانگر و شاخص این است که از آن نقطه ضربه ی کاری خورده و پاشنه آشیل خود را در همان نقطه می بیند.
رجوی طی چند هفته گذشته با به صحنه آوردن افرادی امثال علیرضا قالو کاکایی- نادرالیاسی – شهاب چنگایی و چند عدد دیگر که ما احتمال می دهیم اغلب روحشان هم از این کار خبردار نیست اقدام به فحاشی علیه خانواده و انجمن نجات شاخه کرمانشاه نموده. و از فرط استیصال و ترس گربه ای اش از شکایت و دادخواهی آنها به مجامع حقوق بشری افسار پاره کرده وهرچه لایق و شایسته رهبری ضد انسان فرقه بوده منتشرکرده.
البته این نقطه مثبتی از راندمان فعالیت خانواده است که اینگونه رهبری عقیدتی را سگی کرده و مدام سم به زمین می کوبد و چاره ای هم ندارد.
بایستی بگوییم که خانواده های اعضای اسیر در فرقه رجوی همگی اعضای اصلی و بنیانگذاران انجمن نجات هستند و خودشان هستند که صاحب اصلی انجمن نجات بوده و این همان جاست که رجوی از آن هراس دارد. و نمی تواند بپذیرد که حرکتی خود جوش ازسوی خانواده ها تمامیت هیمنه پوشالی فرقه اش را نشانه رفته و قاطعانه در پی آزادی فرزندانشان از چنگال رجوی هاهستند.
رجوی از سال 67 و قبل تر از آن از سال 64 تیشه به ریشه ی خانواده نهاد و آنرا کانون فساد نام گذاری کرد.
ناگفته نماند رجوی تک تک کلماتی که به این اسیران تحمیل کرده موضع گیری ضد خانواده است و می گوید هیچ عضوی در ایران خانواده ندارد و همه یک پدرومادر دارند و آنهم خلیفه فرقه بنام رهبری عقیدتی است.
درحقیقت خانواده ها به این نتیجه رسیده اند که نکبت و بدبختی از کمپ لیبرتی فوران کرده و سرریزشده و دیگر نمی توانند دراین رابطه کوتاهی کنند و دست روی دست بگذارند و لذا از هرراهی که مقدورباشد برای ادای دین نسبت به فرزند اسیرشان اقدام خواهند کرد و ازفرزندانشان در فرقه می خواهند از بلف های رهبری پوشالی فرقه نترسند و درفرصت های پیش آمده اقدام به فرارکنند.