چند ماهی بود که مریم رجوی مامورانش را راهی کشورهای لهستان و رمانی و کمپ های پناهندگی کرده بود تا با وعده ۲ شب در پاریس و هزینه رفت و برگشت و هتل و هزینه غذا و ۱۰۰ یورو پول توجیبی افراد زیادی را به پاریس بکشاند و برای آنها سخنرانی کند و آنها را در تبلیغات فرقه به جای ایرانیان هوادار جا بزند!!!
طبق معمول تعدادی خارجی جنگ طلب هم با پولهای کلان به این شوی تکراری آورده بودند. بعد از تجربه جنگ در افغانستان و عراق و … و نابود کردن این کشورها و به کشتن و بی خانمان کردن هزاران نفر و فقط به جا گذاشتن جنگهای داخلی و ناآرامی وفقر و گرسنگی و بدبختی و …. جای تعجب است که مریم رجوی چشمان و گوشهای خود را بسته و در کنار جنگ طلبانی که برای سخنرانی خریده بود با افتخار خواستار حمله وحشیانه به ایران برای نابودی مردم و اقتصاد مردم ایران است، مردم ایران سالیان است که گفتند که با هرگونه جنگی در ایران مخالف هستند و حامیان جنگ به ایران را خیانتکاران به ایران می دانند ولی از آنجا که رجویها فقط به دنبال قدرت هستند و تنها راه را هم برای رسیدن به قدرت جنگ می دانند لذا سالیان است که چشم و گوش خود را به دنیا بسته اند.
در این شو تکراری مریم رجوی این بار بیشتر از قبل دستش خالی بود و با شکستهای جدی که این سالیان داشتند و با متلاشی شدن کانون فساد یعنی قرارگاه اشرف رجوی بیش از پیش دستش خالی بود و دیگر خود هم متناقض و لرزان بود که بخواهد به دروغ از پیروزی صحبت کند. رجوی از وعده هر ساله سرنگونی این بار خودداری کرد چرا که سالیان سال است رجویها در هر جلسه و در هر سخنرانی آن سال را سال پایان رژیم معرفی می کنند و هیچ وقت هیچکدام از وعده های دروغین رجویها به اعضایشان به حقیقت نپیوسته است.
به نظر می رسید که رجوی این بار دست و پایش بیشتر از همیشه می لرزید چرا که رجویها خودشان به خوبی می دانند که سازمان فرو ریخته و چیزی به نام سازمان وجود ندارد و فقط شعار و دروغ و تبلیغ برای پنهان کردن وضعیت وحشتناک این فرقه.
همانطوری که اغلب هموطنان می دانند و در جریان هستند هنوز تعدادی از اعضای به گروگان گرفته شده توسط رجویها در عراق هستند و اعضای جدا شده سالیان سال است که در تلاش برای آزادی و نجات این افراد می باشند و همیشه گفته اند که با امکانات و با پولهایی که این فرقه دارد نجات جان این افراد بسیار ساده است، اما رجویها از آنجا که از این افراد فقط برای پیشبرد مطامع کثیف خود استفاده کرده و می کنند لذا به هیج سازمان حقوق بشری و به هیچ کشوری اجازه نمی دهند تا به نجات این افراد کمک کنند، افرادی که به گفته آماری که آمریکاییها داده اند اغلب بالای ۶۰ سال هستند، افرادی که بر اثر فشار کار در فرقه به صدها مریضی دچار شده اند و همگی احتیاج به استراحت و دارو و درمان دارند ولی رجویها تنها مرگ این افراد را می خواهند، رجویها می خواهند که این افراد در عراق بمیرند و کشته شوند چرا که اینگونه رجوی می تواند از طرفی به مظلوم نمایی بپردازد و از طرفی هم برای مدتی فرقه اش را روی زبانها انداخته تا از یاد نرود. اعضای جدا شده همواره از این فرقه خواسته اند که به جای نمایشهای مسخره ای که فقط برای نشان دادن خود به جنگ طلبان است بهتر است که برای یکبار هم که شده به خود آمده و مقداری از این پولها را هم خرج آن اعضای بدبخت در عراق کرده و آنها را به کشورهای ثالث منتقل کنید.
ولی متاسفانه ماهیت این فرقه ثابت کرده است که بی ارزشترین چیز برای رجوی جان همین اعضایش است و رجویها فقط و فقط سر مست رسیدن به قدرت هستند و برای رسیدن به قدرت هرچقدر هم نیاز باشد جنایت خواهند کرد. دقیقا داعش و رجوی یک افکار مشترک دارند و شکی نیست که اگر در ایران کوچکترین جنگی رخ بدهد همان داستان داعش و عراق و سوریه خواهد شد. رجویها برای رسیدن به قدرت حاضر هستند سر تک تک ایرانیها را از بدنشان جدا کنند و این چیزی است که رجویها تا به حال ثابت کرده اند.
مهدی نیکبخت