نمایش ضد ایرانی و ضد مردمی مجاهدین که با دلارهای آلوده به خون مردم ایران در ویلپنت پاریس برگزار گردید اوج وطن فروشی رهبری نصف و نیمه مجاهدین، را بنمایش گذاشت. و تنها صدایی که از حنجره لرزان این عجوزه به گوش می رسید تنها یک واژه و آنهم جنگ بود.
برخی از چهره های حاضر در این نمایش، که مریم رجوی بودن در کنار آنها را برای خود افتخار میداند، از طراحان حمله نظامی آمریکا به عراق و از مشهورترین چهره های جنگ طلب آمریکایی طرفدار اسرائیل و خواهان حمله به ایران بودند.
سرنوشت دردناک و عبرت انگیز کشورهای عراق، سوریه، لیبی، یمن، سودان، افغانستان و عواقب هولناک حملات نظامی و ویرانی این سرزمین ها بدست آمریکا و گروههای تروریستی وابسته به آنان، که قصه تلخ ترین درام جاری تاریخ بشر در قرن حاضر است نیز مریم رجوی را بر نتافت، و او به نیابت از مسعود رجوی رهبر خود خوانده این گروه که همچنان در سودای خلافت است خود را در صف ؛ جنگ طلبان غربی، سوداگران مرگ، محافل ارتجاعی عرب منطقه به سرکردگی عربستان سعودی و محافلی که در ادامه تجاوزات نظامی و جنگ های منطقه ای درآمدهای کثیف خود را جستجو می کنند و گروههای تروریستی دست ساز این اوباش قرار داد.
البته این پایان کار نبود. مریم رجوی ۲۴ ساعت بعد از اتمام نمایش ویلپنت در جمع دیگری از حامیان استیحاری خود حضور یافت تا در باره آنچه که وی آنرا «خاورمیانه در آتش افراطیگری دینی- نقش مخرب رژیم ایران، ریشهها و راهحلها» می نمامید برایشان موعظه کند.
مریم رجوی که از دولت آمریکا در رودرو شدن نظامی با ایران نا امید شده حال به سیاست متحد کردن کشورهای عربی و برانگیختن آنها بر علیه جمهوری اسلامی ایران روی آورده است. تا شاید از این رهگذر آتش جنگی شعله ور شده و مجاهدین به نیات کثیف خود برسد.
وی در بخشی از سخنان خود میگوید: “دو اشتباه محاسبه کشورهای منطقه در سالهای گذشته بیشترین کمک را به حکام تهران کرد. اولاً اینکه گویا با مدارا با این رژیم میتوان از دخالتهای آن جلوگیری کرد، ثانیاً این تصور که گویا ابتکارعمل مقابله با رژیم ایران باید در دست آمریکا باشد. این دو اشتباه منطقه را از یک اتحاد عمل ضروری با مقاومت ایران محروم کرده و تواناییها و ظرفیتهای منطقه در مقابله با تاخت و تازهای تجاوزکارانه رژیم ایران را بیاثر کرده بود.”
حال سوال این است چرا مجاهدین علیرغم تجربه تلخ مزدوری به صدام حسین و انجام انواع فعالیت های اطلاعاتی به نفع برخی از کشورهای منطقه و غرب که نهایتا به نابودی تشکیلات مجاهدین انجامید، همچنان به بهانه مبارزه با جمهوی اسلامی ایران با تمام قوا و توان به مزدوری شان ادامه میدهند؟
تنها یک پاسخ وجود دارد و آن اینکه: مسعود رجوی میخواهد هزینه شکست خود را از جیب مردم ایران بپردازد. هورا کشیدن به جنگ طلبان آمریکائی و حل شدن در ایدئولوژی سیاسی دشمن تنها راهی است که اگر به سقوط نظام جمهوری اسلامی ایران بینجامد او را از مهلکه پاسخگویی به مردم ایران نجات خواهد داد.
شکست “مبارزه مسلحانه” در خاک ایران و شکست استراتژی “جنگ آزادیبخش نوین” در خاک عراق، و همکاری همه جانبه نظامی و اطلاعاتی با تمامی دشمنان مردم ایران با هدف رسیدن به قدرت به هر قیمت، مسعود رجوی را در شرایطی قرار داد که یا باید به تمامی جنایات و خیانت هایش طی بیش از سه دهه گذشته پاسخ میداد و یا باید برای شانی خالی کردن از پاسخگویی مخفی شده و به امید سقوط جمهوری اسلامی ایران بمراتب شدیدتر از قبل در خدمت اربابان جدیدش میبود.
یعنی رها شدن یقه مسعود رجوی از پاسخگویی به مردم با سقوط جمهوری اسلامی ایران پیوند خورده است. بدین ترتیب رجوی حاضر است سالهای سال مخفی بماند مزدوری کند و حتی بمیرد ولی پاسخگوی اعمال کثیف گذشته اش نباشد.
به همین دلیل رجوی نه برای رهایی “خلق قهرمان ایران” از زیر بار ستم بلکه برای خلاص کردن خود از چوبه دار است که میخواهد به هر نحوی شده جمهوری اسلامی بدست اربابان غربی اش ساقط شود. و این کابوسی است که هرگز وی را از آن رهایی نخواهد بود.
آری برگزاری نمایش ویلپنت و انواع و اقسام کنفرانس ها و آویزان شدن از عبای ملک سلمان سعودی و سایرین ناشی از عملکرد همین کابوس است.
بنابراین زمان در حال از دست رفتن است و هر روزی که میگذرد رجوی یک قدم به مرگ نزدیک میشود. حال باید دید آیا رجوی بر بام آرزوهایش خواهد نشست و یا همان سرنوشت اربابانش برایش رقم خواهد خورد.
حجت سیداسماعیلی – عضو پیشین شورای مرکزی مجاهدین