من دختری هستم که نزدیک به 12 سال است از دیدن پدرم محروم شده ام. نام پدر من سعید عبدی است. در واقع رجوی و سرانش مرا از دیدن پدرم محروم کرده اند تا به حال چند نامه از طریق سایت نجات برای پدرم ارسال کرده ام ولی هیچ جوابی از طریق پدرم بدستم نرسیده است من فقط سئوالم از فرقه رجوی این است شما به دنبال آزادی هستید یا به دنبال برده و برده کشی. برای اینکه اهداف شومتان را پیش ببرید دست به چه جنایتهایی که نمی زنید گناه من در این رابطه چیست که بایستی قربانی اهداف شوم شما شوم. و در حصرت محبت پدری باشم آیا شما از انسانیت بویی برده اید و یا فکر می کنید که پدرم و امثال پدرم از زیر بوته بعمل آمده اند که خودتان را مالک آنها می دانید. چطور جرات می کنید که انسانها را به اسارت خودتان بگیرید و مثل برده از آنها کار بکشید و یا قربانی اهداف بی حاصل خود کنید. شما آنقدر از ما وحشت دارید که تا اسم ما (خانواده) می آید تمام ارکانتان بهم می ریزد و انواع برچسب ها که فقط لایق خودتان است را به ما می زنید. چون خوب می دانید که خانواده خاری است در گلوی شما و در این رابطه نفستان را گرفته است. در کجای دنیا قانون شده که دختر حق ملاقات و یا تماس تلفنی با پدرش را ندارد. حتی یک زندانی محکوم به حبس ابد یک سری حقوق هایی دارد که رعایت می شود ولی در فرقه نکبت بار شما قانون جنگل حاکم است. مطمئن باشید فرقه شما دوام نمی آورد دیر یا زود از هم پاشیده می شود. و ای برده داران فرقه رجوی تا در توان دارم به دنبال آزادی پدرم هستم که از دام عنکبوتی شما آن را آزاد کنم و آن روز به زودی خواهد رسید.
سپینود عبدی