دهم شهریورماه یادآوریکی دیگراز جنایات وخباثت رجوی است. جنایت وحشتناک علیه مسعود دلیلی نورچشمی سابق وعضوحفاظت نزدیک رجوی با سابقه حضور30 ساله در این فرقه بدنام.
مسعود دلیلی ازاعضای تیم ترور در دهه شصت حامل کارنامه سیاه ازتروروخشونت است. درخطه شمال ایران – گیلان با صبعویت تمام عامل جوخه ترور دربه شهادت رساندن شماری ازمردمان ومسولان نظام بود وبه مجرد متواری شدن ازایران وپیوستن به فرقه درعراق درزمره مسولین تیم حفاظت نزدیک رجوی قرارگرفت وبسا اطلاعات ارزشمندی ازشخص رجوی کسب کرده بود که درز کردنش به بیرون قیمت گزافی ازرجوی می گرفت.
درپس فرازونشیبها وبحرانی ویرانگرولاعلاجی که رجوی وتشکیلات سیاهش درعراق را فراگرفته بود ؛ خود باعث بریدن وجدایی وفرارمسعود دلیلی ازسیاج اسارتگاه اشرف وپیوستنش به نیروهای عراقی حفاظت اشرف شد ولیکن وی پس ازاستقراردرهتل مهاجراز اتخاذ تصمیم نهایی و روی آوردن به یک زندگی عادی سرگردان بود.
قطعا ایران جایی برایش نبود چونکه پرونده جنایاتش درتیم تروردرنزد دادگاه وخانواده های شهدا وقربانیان تروریسم جوخه ترورمسعود دلیلی کماکان بازبود وخطرناک. لذا گریختن ازعراق واعزام به اروپا برایش مناسب ودرتقدیر بود ولیکن مسعود دلیلی عجولانه وخام خیالانه منتظرنماند که مراحل قانونی اعزام به اروپا ازجانب مسولین عراقی وخصوصا کمیساریای عالی پناهندگان طی شود ومتاسفانه باردیگر از رجوی رکب خورد وبه وعده وعید اعزام سریع السیر و فوری به اروپا دل خوش کرد وبا خروج ازهتل مهاجربه جانب اشرف روانه شد که سرنوشت شومی را برایش رقم زد.
درآن مقطع رجوی ازبرای حفظ اموال بی مقداراشرف 100 نفرازاعضای ناراضی وبقول خودش حلقه های ضعیف را درلبه قربانگاه قرارداده بود وبا ترفندهای بسیارمحرک حمله وهجوم نیروهای مدافع اشرف شد و52 تن ازآن نگون بختها را ناجوانمردانه به قربانگاه فرستاد. درمیان اجساد وانتشارنام شان یک جسد مجهول الهویه باقی ماند که تقریبا مثله شده بود وشناسایی اش اندک مشکل می نمود.
رجوی فرصت طلب درآن وانفسا به دنبال مکروحیله بود که چگونه اسرارش خصوصا ماجرای رقص رهایی درمقر49 اززبان نورچشمی اش لو نرود وافشا نشود.
خوب حس زدید درمیانه آن درگیری تحمیلی ومشکوک مسعود دلیلی با سناریوی مافیایی بطرز دهشتناکی به دست رجوی وعوامل سرکوبش مثله وقربانی شد.