خانم شیرین عبادی،
اینجانب بعد از سی سال از این سازمان بیرون آمدم زیرا دیدم دیگر یک سازمان سیاسی اسلامی انقلابی نیست بلکه به یک فرقۀ مذهبی خاصی تبدیل شده که ربطی به اسلام ندارد و به دامن جنگ طلبان آمریکا همچون پیوستنش به ارتش صدام در حال جنگ علیه میهن و مردممان آویخته بطوریکه این سازمان آنها را به حمله به ایران و راه انداختن یک جنگ ویرانگر دیگری در منطقه تشویق می کند جنگی بسا بدتر و ویرانگرتر از جنگ پیشین در عراق به علاوۀ حمایتهایش از گروه جنایت پیشه و تروریستی مرتجع داعش تحت عنوان «مردم و عشایر انقلابی عراق»!!
خانم عبادی،
شخصی به نام محمد امیر خیزی که اسم مستعار جدید یکی از مسئولین بالای مجاهدین می باشد (و الا اینجانب که سی سال در مقرهای سازمان مجاهدین در فرانسه و عراق بودم چنین اسمی و شخصی را می شناختم) اخیرا مقاله ای در سایتهای متعلق به فرقۀ رجوی (سازمان مجاهدین خلق) در حمله به شما به علت امضای یک تومار در حمایت از توافق اتمی بین ایران و قدرتهای بزرگ جهان نوشته که تماما با اصطلاحات و تعبیرها و تحلیلهای رایج سازمان مجاهدین می باشد امری که کاملا تلاش آنان برای لاپوشانی نقش سازمانی و تشکیلاتی در نگارش این مقاله با عدم انتشار آن در سایتهای رسمی این سازمان را برملا می سازد و این یکی دیگر از شیوه ها و ترفندهای این فرقه مبنی بر توهین بر شعور مردم می باشد که گوئی مردم نمی فهمند این نوشتۀ مسئولان خود سازمان مجاهدین است.
در این نوشته آمده است: «خانم شیرین عبادی یکی از امضا کنندگان بیانیه توافق هسته ای هستند یعنی از توقف وتعطیلی غنی سازی برنامه هسته ای ضد ملی ومیهنی پشتیبانی کرده وبه رجال ونمایندگان مجلس آمریکا هم توصیه میکنند با اوباما (حالا معلوم شده که او با اونا ست) همراهی کنند; خانم عبادی که رشته فعالیت شان حقوق بشری بوده وجایزه صلح را هم بهمین دلیل وبدلایل مختلف مماشات ولابی پشت پرده بایشان داده اند وسیاست خط قرمز شان هست بفرمایند آن حقوق بشری که خانم مدافع آنست درکجای این توافقنامه گنجانده شده».
خانم عبادی این نوشته که به دستور مستقیم مسعود و مریم رجوی نوشته شده و تک عبارتهای آن دیکته شده از سوی آنها می باشد نایل شدن شما به کسب جایزۀ بین المللی صلح را که افتخار ایران و ایرانی است نتیجۀ مماشات با دولت ایران بوسیلۀ لابیهای پشت پرده می داند و این در حالی است که شخص مریم رجوی که خود و سازمانش همیشه خشونت طلب و ضد صلح و مشغول تقویت جنگ طلبان آمریکا بوده اند و حتی بعد از پایان جنگ ایران و عراق هم پیوسته برای راه انداختن جنگی دیگر بین دو کشور تلاش می کردند به دنبال کسب جایزۀ صلح به وسیلۀ شما آخر از همه وقتی استقبال مردم ایران و شخصیتها و جریانات سیاسی و فرهنگی و حقوقی میهنمان از این پیروزی شما و تبریک آن را دید با نهایت دورویی و در حالیکه خود و همسرش مسعود رجوی در داخل تشکیلات خودمان حسادتشان را به شما نمی توانستند پنهان کنند با نهایت دورویی و برای عقب نماندن از قافله ناچار به تبریک گفتن به شما شد.
خانم عبادی،
رجوی در حالی برای شما بزرگترین و محبوبترین چهرۀ مدافع حقوق بشر بویژه مدافع حقوق شهروندی و انسانی میهنمان از جمله حقوق و آزادیهای مدنی بویژه حقوق زنان نصیحت حقوق بشری می کند که همۀ افراد سازمانش را از هر گونه تماس و ارتباط با افراد خانواده هایشان محروم و ممنوع ساخته بطوریکه رهبران سازمانش به من اجازه نمی دادند با دختر بزرگم زینب که اکنون در کمپ لیبرتی متعلق به این سازمان در بغداد می باشد دیدار کنم در حالیکه هر دوی ما داخل سازمان و در کمپ اشرف در عراق بودیم و به آن دخترم اجازه ندادند حتی با خواهر کوچکترش مونا که از ایران برای دیدار اولین بار بعد از سی سال با من یعنی پدرش و با خواهرش در داخل سازمان به عراق آمده بود دیدار کند. او چند ماه پیش نیز مجددا به این منظور و همراه با تعدادی دیگر از خانواده های افراد ساکن کمپ لیبرتی در بغداد از ایران به عراق سفر کرد ولی رهبران سازمان مجاهدین نه به او و نه به هیچیک از خانواده ها که فرزندان و بستگانشان را بین بیست تا سی سال است که ندیده اند و اطلاعی از سرنوشت آنها ندارند اجازۀ دیدار ندادند. زیرا رهبران این سازمان مسعود رجوی ومریم رجوی دیدارهای خانوادگی را تحریم کرده اند و علتش این است که از جدا شدن افراد از تشیکلاتشان و فروپاشی آن هراس دارند. لازم به یاد آوری است که این دو دختر من یعنی دو خواهر ۳۳ و ۳۷ ساله هر گز در عمرشان همدیگر را ندیده اند.
اینجانب بیش از بیست و پنج سال پیش در بخش روابط با عراق در سازمان به عنوان مترجم ارشد همۀ نامه ها و بیانیه ها و اسناد و نوشته ها و کتابهای رهبری و شخص مسعود رجوی و مریم رجوی و اطلاعیه ها و نشریات سازمان کار می کردم و از نزدیک شاهد نقض شدید حقوق بشر و ابتدایی ترین حقوق انسانی افراد در داخل تشکیلات رجوی بودم از جمله سرکوب و خفقان و کنترلها و تعقیب ومراقبتهای افراد و صحبتها و حتی افکار آنها و جلسات شکنجۀ روانی و تفتیش عقاید روزانه و جلسات شکنجۀ جنسی هفتگی برای بیان احساسات و افکار جنسی خود در برابر جمع و ممنوعیت ازدواج و صحبت دو نفرۀ حتی مردان با یکدیگر و جداسازی کامل زن و مرد در آموزش و غذا خوری و سالنهای نشستها و تجمعات و قطع رابطۀ افراد با دنیای بیرون و محروم کردن آنها از وسایل ارتباط جمعی جهان امروز از جمله انترنت و موبایل و رسانه ها و زندانی کردن افراد در داخل مقرها و شکنجه و قتل بسیاری از آنها که شاهدان عینی این جنایتها بارها شرح آن را بعد از جدایی شان در سالهای اخیر نوشته و منتشر کرده اند.
اخیرا ما ۶۴ نفر از اعضای جدا شده از این سازمان نامه ای جمعی و سرگشاده به اعضای کنگرۀ آمریکا در حمایت از توافق اتمی بین ایران و کشورهای ۵+۱ نوشتیم و در آن خاطر نشان کردیم که: «ما تمام تلاشها برای عدم تصویب این توافق در کنگره و عدم لغو تحریمها را محکوم کرده و آنها را در جهت برافروختن آتش جنگ و نابود کردن ایران و مردمش و بر ضد منافع و اقتصاد و وضع معیشتی مردم ایران و همۀ ملتهای جهان از جمله ملت آمریکا و بر ضد صلح جهانی و در عین حال نوعی همراهی و همصدایی با افراطی ترین جناحها و جریانهای بنیادگرای جنگ طلب در داخل و خارج ایران که ضد این توافق هستند از جمله رهبری فرقه ای و تروریستی سازمان مجاهدین خلق ایران (MKO) ارزیابی می کنیم و اعلام می کنیم که ملت ایران رأی موافق خودش را به این توافق بلافاصله بعد از اعلام آن ابراز داشت و بدیهی است که هیچکس منافع و مصالح مردم آگاه ایران را بهتر از خودشان نمی تواند تشخیص بدهد و یا نمایندگی کند… در این راستا ما همصدا با مردم ایران و مردم و سازمانهای صلح جو در سایر کشورها از آن کنگرۀ محترم خواستاریم که به این توافق اتمی جهانی با ایران و لغو تحریمها و آزاد کردن سپرده های ایران رأی مثبت بدهد… ما یقین داریم که این رأی مثبت شما نه تنها در جهت بهبود زندگی مردم ایران می باشد بلکه جریانهای معتدل و اصلاح طلب و فعالان جنبش مدنی برای برقراری آزادیهای سیاسی و حقوق بشر در ایران را در داخل و خارج کشور تقویت خواهد کرد».
قربانعلی حسین نژاد عضو قدیمی و مترجم ارشد جدا شدۀ بخش روابط خارجی سازمان مجاهدین
پاریس – ۱۳ شهریور