از آنجائیکه ریشه و اساس سازمان تروریستی مجاهدین بر پایه قتل و آدمکشی و ترور می باشد، لذا از بین بردن برخی افرادی که به اهداف پوچ و فاسد سرکرده آن پی برده کار مشکلی نبوده و اینکار را از طرق مختلف من الجمله ادعای خودکشی فرد ناراضی و یا درگیر ساختن آن عناصر با ارتش عراق که نمونه های فراوان آن را در سالهای گذشته به عینه دیدیم که چند نفر از عناصر ناراضی خود را براحتی از بین برده و سپس از کشته های آنها نیز برای مظلوم نمایی خود استفاده نموده زیاد می باشد.
اکنون که از این حیله ها و نیرنگهای سران فرقه رجوی یکی دو سالی گذشته و این جنایتکاران می بینند که انتقال عناصر به تیرانا با جدا شدن عناصر و افشاگریهای متعدد توسط آنها صورت گرفته و آبروی آنها را می برد، لذا این خائنین با انتقال کژدار مریض افراد به آلبانی بدنبال درگیریهای ساختگی دیگری هستند تا بتوانند از موقعیت بوجود آمده در داخل عراق، بازهم کسانیکه با اهداف جنایتکارانه و رذیلانه مسعود رجوی خائن تناقض پیدا نموده اند را براحتی بتواند از بین ببرند که برای آنها از خوردن آب هم راحتر است چرا که خوی آدم کشی آنها در تمام دنیا لنگه ندارد.
تراژدی و خیمه شب بازی که توسط عناصر فرقه رجوی هم اکنون در لیبرتی حادث شده دقیقا همانند پادگان اشرف می باشد که در آنجا نیز 100 نفر از کسانیکه بیشتر آنها ساز مخالف با نیات شوم رجوی سر می دادند باقی ماندند و اکنون نیز در لیبرتی شاهد هستیم که سران خائن رجوی تاکنون هیچ کدام از اسیرانی را که در زمان جنگ گرفتار آنها شده اند را به تیرانا منتقل نکرده و فقط سران و خائنین به خود را که تمام قد برای آن خونخوار آدمکشی می کنند را جابجا نموده و بقیه را همانند گوشت قربانی در عراق رها نموده تا شاید آنها با ذهن مریض خود بتوانند جان خود را نجات دهند.
البته تعجب می کنم چگونه فعالین به اصطلاح حقوق بشری که در تمام زمانها منتظر هستند تا یک نفر متجاوز به عنف و یا آدمکش و همانند آنها که در قانون کشورمان مجازات آنها اعدام است، به پای چوبه دار برسد که داد وفغان آنها بالا می گیرد، ولی در اینگونه موارد کسی حتی کلمه ای نمی گوید و هیچ کس حتی شخص احمد شهید نیز به حرفهای خانواده هایی که از این سازمان مخوف آسیب دیده اند توجهی نمیکند؟
آیا دنیایی که ادعای تمدن و پیشرفت می کند به این نقطه رسیده که در این زمانه متحول و پیشرفته، هنوز هم تعدادی انسان توسط یکدسته آدم کش و جانی به اسارت گرفته شده و مغز آنها کاملا شستشو داده شود تا بتوانند همانند 10 شهریورها و یا 19 فروردین ها و یا 7 و 8 مردادها براحتی به دم تیغ بروند؟
آیا زمانه آن نرسیده که دولتهای غربی که از حقوق بشر فقط شعار آن را بلد هستند، به داد انسانهایی که بیش از 30 سال از عمرشان را در سیاه چاله های سازمان مجاهدین تلف می کنند رسیدگی نمایند؟
چرا نماینده سازمان ملل جناب بان کی مون و یا مسئولین حقوق بشری خانم پیلای و افرادی همچون آنها حتی یک لحظه به خود اجازه نمی دهند در مورد آسیبهایی که به خانواده های این زندانیان در بند فرقه رجوی وارد آمده سخنی و یا بیانیه ایی صادر کنند؟
اگر انسانهای بی گناهی در جنگهای داخلی کشورهای عربی و غیره کشته می شوند، یک عده افراد بیچاره هم در داخل فرقه رجوی در حال پوسیدن، آنهم به سبک انسانهای جاهلیت هستند که نیاز مبرم به رسیدگی و رهایی دارند و خانواده های آنها باید به هر طریقی که ممکن است به داد آنها برسند تا مبادا در آینده ایی نزدیک روزگار آنها توسط سران سازمان مجاهدین به خاک سیاه کشیده شوند که در این صورت دیگر داد و فغان فایده ای ندارد.