زخم تاریخی رجوی این بار در محفلی از بی پرنسیب ترین نوع از لابی های واشنگتن سر باز کرد. باز بوی گند چرکابه آغشته به “طعم پوتین های صدام پس از کشتار حلبچه”، عطر مشمئز کننده “همکاری با موساد برای قتل اساتید دانشگاه تهران”، نجاست “بی وطنی و مردم فروشی در اطلاعات شویی اتمی برای راست ترین جناح های جنگ طلب” و قیافه تهوع آور جعفرزاده ها در حال فریاد “خواهران و مادرانمان در ایران را بمباران کنید” فضای مجازی را پر کرد.
بی مناسبت نیست نگاهی گذرا به کتاب “برای قضاوت تاریخ”. بخشی از کتاب توضیحات و بخشی دیگر پیاده شده از نوارهای نشست های رجوی، ابریشمچی و ژنرال حبوش در مخابرات صدام است. مقدمه کتاب که در سال ۲۰۰۶ منتشر شد میگوید:
(…)
آنچه در کتاب حاضر خواهید خواند اسناد خیانت و وقاحت جریانی است که خواب سیادت بر کشوری را می دید که بیش از یک و نیم میلیون کیلومتر مربع مساحت و افزود بر هفتاد میلیون نفر جمعیت دارد. افسوس و حسرت بزرگی را باید نثار این سرزمین اهورایی کرد که قرن ها و هزاره های ظلم و بیداد و فریب را چه نجیب و چه صبور از سر گذرانده است ولی همچون دماوند خاموش سرپا ایستاده و هستن و بودن خود را همچنان بر ظالمان و بیداد گران و فریب سازان تحمیل نموده است.
از این سموم که بر طرف بوستان بگذشت
عجب که رنگ گلی ماند و بو ی یاسمنی!
تلاشی که حاصل آن پیش روی شماست، نمایانگر فضیحت یکی از دام های فریبی است که آن نیز به نام خدا و خلق و سجاده و دلق مزین گشته است
این کتاب حاوی متن مذاکراتی ویژه همراه با سی دی آن که نمود دیداری و شنیداری و عین فیلم های این مذاکرات است و روایتگر مجموعه قرار و مدارها و بده بستان های مسعود رجوی رهبر سازمان مجاهدین خلق ایران از یک سو و مسئولان سرویس های اطلاعاتی امنیتی رژیم صدام حسین از سوی دیگر است. طرفهای اصلی عراقی در این مذاکرات دو نفرند: سپهبد صابر الدوری و سپهبد طاهر جلیل حبوش از روسای سازمان مخابرات (دستگاه اصلی اطلاعاتی امنیتی رژیم بعثی). چنانکه از متن مذاکرات به دست می آید، رخوی علاوه بر سازمان مخابرات با دیگر دستگاه های اطلاعاتی امنیتی عراق از جمله استخبارات نظامی نیز مرتبط بوده است. مهدی ابریشمچی و عباس داوری دو تن از سران فرقه رجوی در غیاب وی مذاکرات مفصل دیگری با مقامات اطلاعاتی امنیتی رژیم صدام داشته اند که ….
(…)