سناریو زخمی شدن مسعود رجوی و بودن او در کشور فرانسه یک دروغ بزرگ بیش نسیت. حال چرا مجاهدین خلق فرقه رجوی دست به دامن یک افسر بازنشسته امریکایی که روزی در عراق بوده، شده و با هزینه هنگفت او را متقاعد به گفتن و اعلام چنین دروغی کردند، جای سوال است.
آیا با این ترفند مریم قجر عضدانلو (زن سوم رجوی) می خواهد از او سلب مسئولیت کند بخاطر خیانت به نیروهایش که آن ها را به امان خدا رها کرد و خودش را از صحنه نجات داد و از لانه موش اشرف به لانه موشی ناشناخته پناه برده است؟
بله تا آنجا که ما جدا شده ها می دانیم رجوی همیشه به فکر خودش بوده و هست. به نظر ما چون اوضاع اشرف بهم خورد و حرمسراهایش از هم پاشید و دستش از زنان شورای رهبری کوتاه شد، بر حسب عادت (هر روز دامادی) نتوانست تحمل کند جیم شد و به احتمال زیاد با هم دستی امریکا به یکی از جزایر دور افتاده برای ادامه ی خوش گذرانی برده شد.
بد نیست اشاره ای داشته باشیم به شیوه حکمرانی سرهنگ قذافی در لیبی و رهبری مسعود رجوی در قرارگاه اشرف، سرهنگ قذافی 400 دختر مورد نظرش را از دانشگاه افسری انتخاب کرد که بیست و چهار ساعته در کنارش باشند و برای این که به خودش زحمت ندهد اسم آن ها را بخاطر بسپارد به هر کدام لقب عایشه داد و از عایشه ی 1 تا 400 اسم گذاری کرد. اما رجوی این زحمت شمارش هم به خودش نداد، آنان را زنان شورای رهبری نامید و همگی آنان را به عقد خودش در آورد.
با این تفاسیر حال فکر کنیم رجوی کجاست؟ اگر به قول مریم و دوست پسرش (وسلی مارتین کلنل بازنشسته) رجوی زخمی و در فرانسه است و افراد فرقه از او بی خبر بودند، پس باید در محله های بدنام به دنبال او گشت.
پلیدی و پلشتی تا چه حد، دروغ و فریب تا چه اندازه، روزی پرده کنار می رود و همه چیز آشکار می شود و آن روز دیر نیست که پایان حیات فرقه رجوی است.
ننگت باد رجوی با همدستی این پتیاره (مریم) چه جنایت ها و خیانت ها که مرتکب شدی، قذافی (مسعود رجوی) پایان راه است چه فرقی دارد کجای این کره ی خاکی باشید.