وقتی به سایت های فرقه رجوی نگاه می کنیم مقالاتی توجه مان را جلب می نماید که نگارنده مقالات چقدر بدبخت هستند که هنوز از رجوی جنایتکار تعریف و تمجید می کنند.
نخ نبات همه حرفهایشان در این مقالات بوی خستگی از شرایط سخت زندگی فرقه ایی در لیبرتی و ادامه حیات ننگین در مناسبات است آنان همانند حماری در گل گیر کردند و از بس وعده های سر خرمن از رجوی جنایت کار شنیده اند دیگر رمقی برای حیات ندارند.
همه وعده های داده شده از طرف رجوی سرابی بیش نبوده و طی این سالیان نشخوار کردن حرفهای بی سروته وی، دیگر به آخر کار رسیده است و جز شاهد فلاکت و بدبختی و مرگ برای خودشان چیز دیگری به همراه نداشته است.
اگر افراد نگون بخت فرقه در لیبرتی قدری به مغز تهی خود فشار بیاورند در خواهند یافت که تمام خط و استراتژی رجوی در این سالیان دروغی بیش نبوده و شاهد هستیم هر روز نفراتی از این فرقه جهنمی جدا شده و زندگی جدیدی را شروع می کنند.
تا کی باید منتظر ترکیدن بادکنک های رجوی جنایت کار باشید؟ تا کی می خواهید خودتان را اسیر تحلیل های خودخواهانه رجوی زن باره کنید؟ تا کی باید شاهد باشید که هر روز یکی از نفرات به صرف بیماری جان خود را از دست بدهد؟ البته این فرهنگ کثیف فقط از مغز تهی رجوی جنایت کار بیرون می آید که اینگونه سعی دارد افراد را بترساند که کسی به فکر جدا شدن از تشکیلات نباشد ولی ما خوب می دانیم که این گونه نیست و هر کسی که از فرقه جدا می شود تازه معنی حیات واقعی را در می یابد.
تصمیم گیری برای جدا شدن از فرقه بسیار ساده می باشد فقط کافی است یک لحظه به فکر عملکرد خود در فرقه و اینکه رجوی جنایت کار چه بر سرتان آورده است باشید تحلیل های آبکی او چه شده اکنون باید عراق را با خفت و خواری ترک کنید؟ پس باید شما هم برای زندگی آینده خود تصمیم بگیرید. قدری به خودتان بیائید رجوی جنایت کار جز به فکر کشتن شما به چیزی دیگری فکر نمی کند.
عبدالله افغان