درعجبم که رجوی با خودش چه فکری می کند؟
فرقه مجاهدین با این همه خیانت ها، جنایت ها، ترورها، مزدوری ها، جاسوسی ها و صدها اقدام بی شرمانه و پست دیگری که انجام داد و بخصوص سهم مهمش در ایجاد ابهامات علیه برنامه صلح آمیز هسته ای و متعاقب آن تشدید تحریم های ظالمانه علیه دولت و ملت ایران، امروز چگونه ادعای دفاع از خلق را دارد؟ آیا مگر نه اینکه خلق، همین ملت مورد هجوم وحشیانه ی رجوی هستند؟
آیا واقعاً این مردک فکر می کند کسی در ایران منتظر استقبال از او و اطرافیانش هست؟
مسعود رجوی، تو در فتنه 88 نهایت تلاشت را برای ماهی گرفتن از آب گل آلود آن فتنه کردی، و هرچه در توان داشتی برای براندازی نظام خرج کردی.
اما دیدی که میلیونها نفر از مردم چطور یکپارچه و همدل شعار مرگ بر منافق سر دادند و انزجارشان از تو و همه ی عاملین آن فتنه را اعلام کردند، پس بدنیال حکومت برای چه کسی هستی؟ نکند هدفت حکومت بر همان چند هزار نفریست که با فریب امثال تو در خیابان ها ریختند و اموال مردم را به آتش کشیدند و به مقدساتشان توهین کردند؟ و البته که همین حد هم خیال خام است.
می بینی که همه ی کسانی که تو بر آنها حکومت داشتی بعد از فرار از اسارت اشرف و لیبرتی، برای تو شمشیر از رو بسته اند و آن چنان خوب حقایق درون فرقه ای مجاهدین را بر ملا می کنند که خواب و آسایش از چشم و روانت سلب شده.