غسل هفتگی که تخلیه روانی بار شهوات اعضاء ساکن در کمپ مجاهدین تعریف شده در واقع هدفی پست و پلید، آن هم خاص مسعود رجوی دارد.
در ابتدا باید گفت بدیهی است اجبار به سرکوب هریک از امیال در وجود انسان فشار های جسمی، روحی و روانی خاص خودش را ایجاد می کند و بالاخص در رابطه با میل جنسی، غیر طبیعی نیست اگر این سرکوب موجب جنون و دیوانگی فرد شود و البته که بطور خاص در فرقه ی مجاهدین این جنون رویت هم شد.
اعضاء کمپ مجاهدین باید تمام افکار جنسی خود را در دفترچه ای که از طرف مریم رجوی هدیه می گیرند یادداشت کنند و در جلسه ای با نام غسل هفتگی که هر هفته یکبار انجام می شود در حضور همه بخوانند.
نفرات بخت برگشته، با اظهار تخیلات مبتنی بر شهوتشان آن هم در حضور جمع، گمان دارند که اینگونه جلسات فرقه برای کاهش فشار روانیست و از طرفی هم چون بصورت عام برگزار می شود و همه ملزم به اعتراف هستند دیگر مسئله ای عادی و قانونمند می باشد و در نهایت اگر تنبیهی برایشان داشته باشد، فقط در حد یک جابجایی ساده ی مقر هست.
اما در واقع این اعترافات، سندی می شود بر علیه خودشان و زمانی هم رو می شود که قصد اعتراض و جدایی از فرقه را داشته باشند و اینجاست که فرقه رجوی با تهدید به افشای اعترافات، فرد معترض را وادار به سکوت می کند و اگر راه به جایی نبردند این اسناد را با برچسب فساد اخلاقی تحویل نیروهای عراقی و آمریکایی می دهند تا به خیالشان فرد را رسوا کنند.
و این درحالیست که رهبر این فرقه خود از مفسدترین و بی شرم ترین افراد محسوب می شود و علیرغم منع ازدواج برای سایر نفرات خودش به زنان پیر و جوان در بندش نظر دارد و همه ی آن ها را همسر و ملزم به همبستری با خود می داند و نشست حوض، گواه شهوترانی مسعود رجوی است.
سالاری