مروری مختصر بر فرقه های مخرب کنترل ذهن – قسمت پایانی

در قسمت های قبل از این سلسله مطالب، به فرقه های خطرناک زیر اشاره کردیم که هر کدام به نوبه خود با روش های اغلب مشابه، هر کدام به بهانه ای، به کنترل ذهن مخرب فرقه ای پرداخته و پیروان خود را استثمار نموده اند.
معبد خلق به رهبری جیم جونز
داودیه به رهبری دیوید کورش
آخر الزمان به رهبری مایکل تراوسر
فرزندان خدا (خانواده) به رهبری دیوید برگ
مزرعه به رهبری استفن گاسکین
منبع خانواده به رهبری پدر ید
کو کلاکس کلان
ساینتولوژی
هاره کریشنا
کلیسای متحده (مونی ها)
فرزندان خدا
خانواده منسون
دروازه بهشت
معبد خورشید
مؤسسه کارگران به رهبری رفیق بالا  
فرقه اوم شینریکیو به رهبری شوکو آساهارا  
این فرقه ها با استفاده از تکنیک های مانیپولاسیون ذهن یا همان مغزشوئی افراد مستعد و آسیب پذیر را جذب و حفظ می نمایند و آنان را وادار میکنند تا مغایر با میل خود دست به کارهائی بزنند که در شرایط عادی تن به انجام آنها نمیدهند.
فرقه های مخرب کنترل ذهن نوعی برده داری نوین را براه انداخته اند و به مغزشوئی مبادرت می ورزند به همین دلیل این پدیده به تهدید اصلی هزاره سوم و بدترین نوع آسیب اجتماعی معروف گردیده است. فرقه ها بنیاد خانواده و در نتیجه جامعه را تخریب میکنند و مخرب ترین پدیده در عصر حاضر به شمار میروند.
در خلال این سلسله مقالات مدام سؤال میشد که چه زمانی به فرقه مجاهدین خلق به رهبری مسعود رجوی و داستان پادگان اشرف پرداخته خواهد شد که البته از ابتدا هم قصد بر ورود به این موضوع نبود چرا که هدف یک بررسی کلی و نتیجه گیری کلی است و قطعا هر کس میتواند هر گروه یا سازمان دیگری را با این جمعبندی بسنجد و نتیجه گیری نماید.
در زیر جمعبندی که برخی دانشمندان در خصوص فرقه های مخرب کنترل ذهن، که نمونه های متعدد آنها طی این سلسله مقالات از نظرتان گذشت، انجام داده اند آورده میشود. نتیجه گیری نهائی البته به عهده خود خوانندگان است. پیشنهاد میشود که خصوصا جداشدگان فرقه رجوی و خانواده های اعضای این فرقه بیشتر در این خصوص مطالعه نموده و به جمعبندی مستقل برسند.
در خصوص تمامی این گروه ها و مشخصا رهبران آن ها ۱۰ نشانه خطرناک مشاهده میشود که به صورت زیر است:
۱٫     خودکامگی مطلق بدون حساب پس دادن به کسی یا جائی
۲٫     نداشتن تحمل سؤال و انتقاد از جانب اعضا
۳٫     نداشتن وضعیت درآمد و بودجه مشخص، و ارائه ندادن بیلان دخل و خرج به اعضا
۴٫     ایجاد ترس غیر منطقی نسبت به دنیای خارج از فرقه، مانند شیطانی دانستن دنیای خارج یا مثلا دخالت دادن نقش اف بی آی در همه امور  
۵٫     هیچ دلیل منطقی برای ترک گروه نمی تواند وجود داشته باشد، اعضای سابق همیشه کاری شیطانی کرده یا به مثلا اف بی آی وابسته بوده اند.
۶٫     اعضای سابق اغلب همیشه افرادی خبیث و حریص و فاسد معرفی میشوند.
۷٫     مدارکی دال بر نقض حقوق انسانی در درون فرقه توسط اعضای سابق ارائه شده است.
۸٫     پیروان همیشه بر این باور نگاه داشته میشوند که خطاکار و گناه کار هستند.
۹٫     رهبر گروه هرگز اشتباه نمیکند و همیشه حق با اوست.
۱۰٫   رهبر گروه به طور خاص قابلیتی دارد که حقایق را میداند و هیچ کس دیگری چنین قابلیتی ندارد و او بهتر از همه می فهمد.
همچنین ۱۰ نشانه خطر در خصوص افرادی که درگیر یک فرقه خطرناک میشوند وجود دارد که به شرح زیر است:
۱٫     اعتماد و باور مطلق نسبت به رهبر و گروه که هر اقدامی پیشاپیش درست تلقی میشود.
۲٫     فرعی تلقی شدن اعتقادات مذهبی، ملی و اجتماعی در برابر وابستگی روحی و عاطفی نسبت به رهبر و اینکه رهبر عملا به جای خدا می نشیند و همان تنظیم رابطه با وی صورت می پذیرد.
۳٫     هرگونه سؤال یا انتقاد از رهبر خطا تلقی شده و تقبیح میگردد.
۴٫     هر گونه نحوه صحبت کردن یا تفکر و رفتار شخصی کنار گذاشته میشود. حریم شخصی کاملا از دست میرود.
۵٫     وابستگی مطلق نسبت به گروه و رهبر برای حل هر مشکلی و گرفتن هر تصمیمی صورت میگیرد.
۶٫     دوروئی و استانداردهای دوگانه درون و بیرون فرقه برای فرد تئوریزه میشود. فریب بیرونی ها توجیه پذیر است.
۷٫     حس های عادی جامعه از جمله عواطف خانوادگی و میهنی از بین میرود. عشق در هر صورت آن مگر به سوی رهبر حرام است.
۸٫     ایزوله شدن از خانواده و دوستان قدیمی مگر اینکه مورد توجه فرقه باشند صورت میگیرد.
۹٫     هر کاری که گروه و رهبر انجام بدهد، هر چقدر هم غیر اخلاقی یا غیر منطقی باشد، مشروع دانسته میشود.
۱۰٫    اعضای سابق افرادی پست و حقیر و شیطانی تلقی میشوند که قابل اعتماد نیستند و با دشمن، مثلا اف بی آی، همکاری میکنند.
اما در مقابل گروه های فرقه ای گروه های سالم و مشروع و مردمی هم هستند که ۱۰ نشانه شناخت آنان به این ترتیب است:
۱٫     یک گروه غیر مخرب همیشه به سؤالات پاسخ داده و خود را مشتاقانه در معرض قضاوت دیگران قرار میدهد.
۲٫     اطلاعاتی مانند امور مالی و بودجه و هزینه ها از اعضا مخفی نگاه داشته نمیشود. گروه های سالم همیشه بیش از آنچه که می خواهید اطلاعات در اختیارتان قرار میدهند.
۳٫     رهبر یک گروه سالم دموکراتیک عمل کرده و جمعی تصمیم گیری میکند و حسابرسی و انتقاد را مورد تشویق قرار میدهد
۴٫     ممکن است رهبر یک گروه سالم اعضای سابق را مورد سرزنش و انتقاد قرار دهد ولی هرگز ارتباط با آنان را ممنوع نمیکند.
۵٫     یک گروه سالم هرگز نسبت به اعضای سابق رفتار خصمانه ندارد و علیه آنها پرونده سازی نمیکند و جوسازی و ناسزاگوئی پیش نمی گیرد.
۶٫     یک گروه سالم روابط خانوادگی را نه تنها مجاز دانسته بلکه مورد تشویق قرار میدهد و هرگز مانع دیدار با دوستان و آشنایان نمیشود.
۷٫     یک گروه سالم به حدود و حریم شخصی هر فرد احترام میگذارد.
۸٫     انتقاد در گروه هائی که مخرب نیستند تشویق میشود و به عقاید و نظرات افراد احترام گذاشته میشود.
۹٫     رهبر یک گروه غیر مخرب به اشتباهات خود اعتراف میکند و به نصایح دیگران گوش میدهد.
۱۰٫   رهبر یک گروه سالم خود را تنها منبع دانش و خیر نمی داند و تلاش میکند تا از دیگران نیز بیاموزد و تبادل نظرات را مهم میداند.
ساده نباشیم، قدرت تشخیص خود را بالا ببریم، سنجیده و حساب شده اعتماد کنیم.  
ما میتوانیم خود را در برابر رهبران و گروه های ناسالم محافظت کنیم. ما حق داریم رهبر یا گروه خود را امتحان کنیم و قبل از اعتماد به دنبال شاهد و دلیل باشیم. یک گروه سالم همیشه بردبار است و به تصمیم اعضای خود، حتی اگر خواهان جدائی باشند، احترام میگذارد. اگر یک رهبر یا گروه در برابر نظرات داده شده عصبانی میشود یا از اینکه اطلاعاتی خواسته شده به خشم می آید باید نسبت به پیوستن به آن تجدید نظر کرد.
هوشیار باشیم.  
ابراهیم خدابنده

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا