در سال نود خورشیدی رجوی با تحریک گروههای تروریستی در عراق و با شعار بیا بیا موجب کشته و مجروح شدن شمار زیادی از نیروهای نگونبخت سازمان شد و رجوی انرا پیروزی نامید و گفت فتح المبین بوده است و همان فروغ جاویدان این یکی فروغ اشرف بوده است و خلاصه کسی که بیشتر از گروههای تروریستی که این حمله را انجام داده بودند خوشحال بود مسعود رجوی بود چون که به اهداف شوم و پلید خودش در به کشتن دادن تعدادی از نیروهای سازمان رسیده بود چون که رجوی همانند زالو برای ادامه حیات خار و خفیف و خائنانه اش نیاز به خونریزی دارد و اکنون که بخاطر خلع سلاح شدن نمی تواند تیم های عملیات تروریستی را تحت عنوان تیم های عملیات داخله به ایران بفرستد تا دست به اقدامات تروریستی بزنند و خون مردم بیگناه را بریزند و یا اکنون چون دیگر نمی تواند به صفت ارتش به اصطلاح ازادیبخش که در حقیقت ارتش کوچکی برای مزدوری صدام حسین بود دست به عملیات در مناطق مرزی بزند و بقول خودش عملیات فروغ جاویدان را انجام دهد و به سرباز کشی و تلف کردن نیروهای سازمان مشغول گردد. لذا مجبور هست برای خونریزی و مکیدن خون با شعار تحریک آمیز بیا بیا نیروهای بی سلاح و بی دفاع سازمان را به کشتن دهد و بعد هم با کمال وقاحت و پر رویی آنرا پیروزی و فتح المبین و فروغ اشرف بنامد.
بله این چنین بود که رجوی مسبب اصلی فاجعه کشته شدن نیروها در نوزده فروردین سال نود بود و این اولین و آخرین اشتباه رجوی نبوده و نیست که باعث کشته شدن نیروهای سازمان می گردد و اصلا رجوی این عمل را اشتباه نمی داند و از آن استقبال می کند و خوشحال می شود که چنین وقایعی تکرار شود تا بتواند با گوشت دم توپ قرار دادن نیروهای سازمان به حیات ننگینش چند صباحی ادامه دهد و به همین خاطر هم هیچگاه مسولیت این اشتباهات را نمی پذیرد و سعی می کند دیگران را مقصر بداند و به مظلوم نمایی بپردازد و در این رابطه ما شاهد هستیم که بلافاصله بعد از کشته شدن نیروهای بی دفاع سازمان مریم رجوی ریئس جمهور مادام العمر به کمک شوهر فراری اش مسعود رجوی که خود را رهبر عقیدتی مادام العمر می پندارد می شتابد و برای تکمیل سناریو به کشتن دادن نیروهای سازمان عکس کشته شدگان را این طرف و آن طرف در اروپا می چرخاند و مظلوم نمایی کرده و دنبال جلب حمایت برای خط ماندن در عراق می گردد و خلاصه از خون ریخته شده نیروهای سازمان هم اینطوری سوء استفاده های سیاسی اش را برای مقاصد سیاسی خاص خودشان می کنند. البته دیگر همگان مطلع شده اند که مسبب اصلی فاجعه نوزده فروردین سال نود خورشیدی و همه فجایع قبل و بعد آن کسی جز رهبری سازمان نبوده و نیست و بایستی روزی سر انجام این رهبر به بقول خودش عقیدتی از سوراخ موش مخفیگاه بیرون امده و پاسخگو باشد.