الها رحمتت را ببار بر بندگانت
برادرعزیزم رحیم سهرابی سلام
آیا می دانید هر چند وقت اون پیراهن زمینه سفید توپ توپی مشکی و تی شرت آبی را از صندوق دل خارج می کنم و بیاد دوران جوانی ات دو باره در صندوق… میگذارم؟ آیا می دانید بالای سی سال هر ساعت و روز و شب… بیاد شما ما خواهران می گوییم و می گرییم؟ ما اکنون همه چیز داریم ولی شما را نداریم. ای کاش جایشان عوض میشد، شما را داشتیم ولی چیزها را نداشتیم.
کسی که خدا را بشناسد از او اطاعت و به حق عمل و از باطل اجتناب کند، به آخرت ایمان داشته باشد، هیچگاه عملی انجام نمی دهد که نگرانی خانواده را بیشتر کند. برادر من، رحیم عزیز خانواده آیا فکر میکنی آزمون ما پیش خدا پذیرفته نشد تا شما به آغوش گرم خانواده برگردید؟ این مدت سی سال، ما به دفعات با فرسنگها راه و دل نگرانی برای نجات شما، ما اعضای خانواده آمدیم اما رهبری فرقه مسعود رجوی جنایت کار مانع دیدار ما خانواده با شما شدند و این را همه ی شما بدانید که مسعود فقط بفکر کشتن شما می باشد که آمارشان را بیشتر کنند. شما باید بدانید و از آن مکان فرار کنید. خودتان را نجات دهید. فدای برادر دربندم.
خواهرت فاطمه سهرابی.