ماه مبارک رمضان از راه رسید خاطراتی در ذهنم زنده شد به خودم گفتم بد نیست خلاصه اش را برای دوستان و خوانندگان نقل کنم.
قبل از این که وارد تشکیلات فرقه رجوی بشوم فکر می کردم اعضای فرقه خیلی نسبت به شعائر اعتقادی اند تصویری که در ذهنم نسبت به مخصوصاً اعضای قدیمی و مسئولین سازمان داشتم این بود؛ واقعاً آدم های با خدا، کسانی که نماز و روزه شان هرگز قطع نمی شود فکر میکردم اعضای فرقه همان چهره هایی هستند که در کتاب ها از شخصیت آنها یاد شده بود و عناصری به اصطلاح فداکار و صدیق و از خودگذشته و در عین حال مومن، الگوهایی که از صدر اسلام یاد می شد!!! را در بین آنان جستجو می کردم، با این ذهنیت وارد مناسبات سازمانی شدم در روزهای نخست که هنوز نفر جدیدی بودم شناختم از مناسبات درونی سازمان همان داده هایی که از کتابها خوانده و گرفته بودم در ذهنم وجود داشت یعنی واقعاً به سازمان ایمان داشتم.
من شخصیتی بودم در هر شرایطی نماز و روزه ام را به جا می آوردم کنجکاو بودم که ببینم در درون مناسبات با شعائر مذهبی چه تنظیمی می شود مخصوصا فرماندهان ما که عمدتاً اعضای قدیمی و تشکیلاتی فرقه بودند نماز را چگونه بر گزار می کنند، نماز خانه ای وجود داشت در هر مقری، نماز جماعت هم بر گزار می شد اما هنوز اجباری نشده بود هر کس می خواست انفرادی اجرا می کرد یکی از روزها بعد از اجرای نماز رفتم گوشه ای از نماز خانه نشستم نماز خواندن فرماندهان را نظاره کردم برایم واقعاً تعجب برانگیز بود اولاً مهر را با پا جابجا می کردند نمازشان از نوع لاتی بود و 8 رکعت نماز را در سه صوت می خواندند واقعا نمازخواندن آنها هم به قول رجوی دیجیتالی بود ضمن این که بعداً متوجه شدم بعضی ها یک خط در میان نماز می خوانند برای این که بقیه نفهمند و دستشان رو نشود بعضی از روزها به نمازخانه می آمدند و نماز می خواندند، از سالهای 73 و 74 دیگر نماز خواندن مخصوصاً جماعت اجباری شده بود بعضی ها هم سرپیچی می کردند تشکیلات فرقه رجوی با اجباری کردن می خواست ببیند چه کسانی با تشکیلات زاویه دارند در واقع با این کار افراد را شناسائی کرده و سپس با آنها برخورد می کردند.
هر چه از آن روزگاران جلوتر می آمدم اعتقاد و ایمانم به فرقه ضعیف و ضعیف تر می شد هضم اش برایم سخت بود سپس برای این که خودم را قانع کنم گفتم رجوی فرق دارد او به اصطلاح مجاهد تمام معنای است آدم ها ممکن است اشکال داشته باشند من نباید به بالا تعمیم بدهم سپس در پروسه وارد نشست های مسعود شدیم شاهد بودم نشست ها را تا دم دم های صبح کش می دهد 10 دقیقه به اذان تعطیل می کند و می گوید سریع تر بروید به نمازهایتان برسید در حقیقت مگر می شد در آن فاصله کوتاه همه اعضای فرقه بتوانند نماز بخوانند این گونه تنظیم نشان از ظاهر سازی و رفع تکلیفی و اهمیت ندادن به شعائر بود از این موضوع هم ساده گذشتم در عملیات کرد کشی در عراق ماه رمضان بود به ما گفتند از فرماندهی پیامی آمده و سپس قرائت شد و رجوی فتوا صادر کرده بود ماه رمضان امسال را به وقت دیگری موکول می کنیم!!! چون در حال عملیات هستیم واجب نیست روزه بگیریم!!! ما در آن روزگار به اسم سلسله عملیات کردکشی که همزمان با ماه مبارک رمضان بود در کوههای جبه داق منطقه جلولا مستقر بودیم اگر چه او بویی از اسلام و دین نبرده است چه رسد به صدور فتوا، من در نشست ها بارها از زبان خود مسعود رهبر فرقه شنیدم به صراحت اقرار داشت که اعضای وی نمازهایشان را دیجیتالی بجای می آورند البته وضعیت تشکیلات به وی از جانب مسئولین و فرماندهان یا خود افراد گزارش می شد وی برای این که به خودش شک نکنند با این عنوان که خیلی ها دیجیتالی نماز می خوانند در حقیقت می خواست چهره به اصطلاح مذهبی خودش را بی اشکال نشان دهد اما منطقاً افراد زیر دست از بالا دست یاد می گیرند فرماندهانی که با وی در بیشتر اوقات بودند همان کسانی بودند به قول خودش دیجیتالی نماز می خواندند.
در فرهنگ و اندیشه فرقه گرایانه رجوی همه ارزشها و واژه های مقدس مذهبی خالی از محتوا بود: از نماز و روزه و مناسبات دیگر سوء استفاده می شد و فرمالیستی بر گزار می کردند در این باره خودش هر بار مصلحت می دید در داخل مناسبات اجباری می کرد و هر بار هم با منافع اش منافات داشت یعنی به دنبال عملیات های تروریستی بود اجباری نبود فتوا صادر می کرد و می گفت در حال حاضر نیاز نیست وقتی آتش بس شد راه رجوی برای عملیات در هئیت به اصطلاح ارتش بسته شد از سال 74 مراسم های سینه زنی و دسته روی در سطح قرارگاه اشرف راه انداخت در حالی که تا قبل از تاریخ یاد شده چنین مراسم هایی اصلاً وجود نداشت ما نمی فهمیمدیم کی محرم آمده و رفته است فقط در روز عاشورا رجوی برای این که از ایام عاشورا باز هم سوء استفاده کند نشستی برگزار می کرد و در آن نشست ما متوجه می شدیم ایام محرم و عاشورا است در نشست تعریفی که از عاشورا داشت همواره وجه مقایسه ای کارکردهای خودش با ایام عاشورا بود در واقع هیچ سنخیتی با عملکردهایش نداشت نان دانی بود برای خودش. خلاصه رجوی به اسم خدا و قرآن و امامان و دین در صدد بود در جهت خط و راهش از آن استفاده کند اعتقادی نبود جا به جایش 180 درجه عکس عمل کرد برای فریب افکار عمومی و فریب نیروهای سازمان و توجیه جنایات و خیانت هایش به هر رنگی در می آمد امروز همگان خوب واقفند دیگر گول شعارها و اسم گذاریهای بی محتوای فرقه رجوی را نمی خورند پس بیش از این به خودتان زحمت ندهید و دم از شعائر مذهبی نزنید.
در پایان ماه مبارک رمضان بر همگان مبارک باشد.
محمدرضا گلی