در راستای بازار گرمی برای مراسم فرقه رجوی و مریم قجر در روز 19 تیر ماه 95 دستگاه تبلیغاتی فرقه، زنی را که به دستور فرقه دست به خودسوزی زده را به سیمای خود آورده تا اندر قدرت و روند رو به رشد!! فرقه حرف بزند.
بعد از دستگیری مریم قجر در خرداد 1382 در پاریس برای اینکه به مسئولین فرانسوی فشار بیاورند دستور خودسوزی به افراد تشکیلاتی داده شد که این مسئله شامل حال نفرات درون اشرف در عراق هم می شد در این دستور تشکیلاتی فرقه، دو تن از زنان در اثر خود سوزی کشته شدند که مسئول این جنایت نیز کسی جز رجوی پلید نیست.
ضمن اینکه تعدادی دیگر هم دست به خودسوزی زدند ولی جان سالم بدر بردند که یکی از این فریب خوردگان زنی به نام مرضیه باباخانی بود وی در تلویزیون فرقه حاضر شده و به سفید سازی این خودسوزی می پردازد او که احتمالا بعد از خودسوزی دچار فراموشی شده است عنوان می کند که مریم قجر اصلا از این خودسوزی ها اطلاع نداشته و در جای دیگری نیز می گوید که مریم قجر مخالف خودسوزی بوده است بالاخره کدامیک را باید باور کرد اطلاع نداشته یا مخالف بوده است؟ البته اطلاع داشته است آن هم از نوع تشکیلاتی اش!!!
مرضیه باباخانی این زن نگون بخت فرقه دم خروس دروغ هایش جای دیگری بیرون می زند، لذا ابتدا باید از وی سئوال نمود مگر در فرقه کسی جز رجوی می تواند تصمیم بگیرد؟ آیا کسی می تواند بدون اطلاع سران فرقه دستور و اقدام به خودسوزی کند؟ چرا خودتان را مضحکه عام و خاص می کنید؟ مگر کار فرقه ای غیر از این می باشد یعنی سمعاً و طاعتا.
برای اطلاع این زن فرقه رجوی که حافظه اش را از دست داده، بگویم در سال 82 وقتی مریم در فرانسه دستگیر شد من در اشرف بودم و بعد از اولین خودسوزی در اروپا به دستور مسئولین اشرف باید همه نفرات درخواست خودسوزی می نوشتند!!! و اگر کسی این کار را نمی کرد با وی برخورد تشکیلاتی می شد البته برخورد تشکیلاتی برای شما یک عنصر فرقه رجوی باید قابل فهم باشد که هست.
ضمناً حتی در نشست ها تناقض افراد این بود که خودسوزی در اشرف چه تاثیری در آزادی مریم قجر در فرانسه خواهد داشت؟ از آنجائیکه زنان نگون بخت فرقه رجوی قدرت تصمیم گیری نداشتند و متناقض بودند فقط می گفتند شما کاری به این کارها نداشته باشید حتما تاثیر دارد شما درخواست خودتان را مبنی بر خودسوزی بنویسید. تعداد زیادی از افراد این کار را قبول نداشتند و می گفتند قرار بوده مریم قجر درکنار به اصطلاح ارتش برای سرنگونی باشد حالا چطور سر از فرانسه در آورده که ما باید برای او خودسوزی کنیم؟
از آنجائی که درخواست خود سوزی از طرف اعضا با استقبال مواجه نشده بود و فقط تعداد کمی از کاسه لیسان فرقه برای این کار بازار گرمی می کردند پس از مدتی کسی دنبالش را نگرفت تا اینکه مریم قجر به حول قوه اربابان غربی و صهیونستی در فرانسه آزاد شد.
مرضیه باباخانی عنوان می کند اقدام به خودسوزی را در راستای آزادی مریم قجر انجام دادیم ولی او که خودش را به خنگی و کودنی می زند یادش رفته است که نفر دیگری در این جریان خودسوزی به نام حمید عرفا هم بود که بعد از انجام خودسوزی از وی علت این کار سئوال شد در جواب گفت بخاطر اینکه جوانان ایرانی کامپیوتر ندارند و اراجیفی از این قبیل!!!.
حال حرف کدامیک از شما را باید باور نمود؟ هرچند که زنی همانند او باید به کاسه لیسی برای رجوی ادامه دهد چرا که می داند در بیرون از تشکیلات فرقه ای رجوی جایی ندارد و نخواهد داشت.
لذا سرهم کردن یک مشت اراجیف و دروغ پیرامون داستان خودسوزی بیشتر برای پر کردن برنامه تلویزیون فرقه می باشد والا دیگر از بس در مورد افزایش قدرت فرقه، رشد روز افزون فرقه، سرنگونی در دسترس، تضادهای درونی حکومت، شرکت در گردهمایی نشانه به اصطلاح استواری فرقه است و چرندیاتی از این دست، دیگر برای کسی این مدل حرف زدن خریداری ندارد. از سرنگونی شش ماهه وعده داده شده رجوی دروغگو سالیان گذشته است و دیگر فرقه رجوی به انتهای خط رسیده و دور نیست بساط فرقه رجوی در عراق جمع شود بعدا خواهیم دید آن وقت چه دروغی را می خواهید سر هم کنید.
هادی شبانی