در طی این روزها باز هم فرقه تروریستی تزویر و ریای رجوی دست به تبلیغات مبالغه آمیز دروغین با شرکای تاریخی اش چون بنگاه های کرایه ای سخن پراکنی رادیو آمریکا، شبکه من و تو و بی بی سی در باره عملیات مرصاد و اعدام های سال۶۷ بدون هیچ گونه بررسی کارشناسانه و تاریخی و بی بهانه زده است.
البته تکلیف این بنگاه های وابسته خبری روشن است و از دشمن انتظاری غیر از ضربهزدن، انتقامگرفتن و لجنپراکنی نمیتوان داشت و به قول بسیاری از خبرگزاری ها و کارشناسان عرصه تاریخ ایران
خوشبختانه هنوز در جامعه ایران هستند مورخان، اندیشمندان ، مردم و شاهدین بسیاری که از حوادث انقلاب و رویدادهای دهه ۶۰ و جنایات و خیانت های مجاهدین و چگونگی مقابله با آنان اطلاعات کامل و دقیق دارند و میتوانند ذهنها را روشن کنند و با ترفندهای بوقهای تبلیغاتی دشمنان و نادانیهای بهانهسازان مقابله نمایند. و از ظلم ها و نا روایی هایی که به واسطه چپ نمایی ها، تند روی و تروریسم کور سازمان مجاهدین بر ملت ایران و جوانان ایران رفت مطلع باشند.
از ترورهای کور وبه شهادت ر ساندن مذهبی وغیرمذهبی، بقال و بازاری، بیسواد و باسواد، زن و مرد، پیر و جوان، انقلابی و غیرانقلابی گرفته تا همپیمان شدن با دشمن متجاوز بعثی یعنی صدام وحمله به خاک کشور خود و به خاک و خون کشیدن مدافعان آب و خاک و ناموس کشور.
و چگونه است که این بنگاه های سخن پراکنی تا کنون به این همه فجایع و اقدامات خیانتکارانه ضد وطن و ترور ۱۷هزار نفر از شهروندان ایرانی نپرداخته و نمی پردازند. ولی سربزنگاه با اجیرشدگان ضد ایرانی همراه و هم نوا می شوند.
پرونده سازمان مجاهدین را تیتر وار در طی سی سال پس از انقلاب ورقی بزنیم
– اعمال جنایتکارانه و حرکات ترویستی در سال ۱۳۶۰ با عمل انتحاری گونه داعشی
– انفجار های دهه ۶۰ در حزب جمهوری و دفتر ریاست جمهوری و …
– ترور ۱۷ هزار نفر از مردم بیگناه منجمله اشخاص متدینی که فقط به جرم داشتن ریش و یا قاب عکسی در مغازه ها و یا خانه هایشان مورد سلاخی قرار گرفتند.
– حمله به سربازان مرزی که تنها برای دفاع از مرز و بوم و وطن خویش در سرما و گرما در بیابان ها و شرایط طاقت فرسا بسرمی بردند و اقدام به کشتن و اسیر کردن آنان
– دادن گرای موسسات دولتی و اقتصادی و حتی مناطق مسکونی و کمک به استراق سمع دشمن و نقش بی بدیل ستون پنجم برای ارتش صدام حسین در زمان جنگ ایران و عراق
– طرح و حمله عملیات موسوم به فروغ جاویدان که باعث به کشتن دادن بسیاری ازجوانان میهن در دو سوی نبرد شد.
– گسیل تیم های عملیاتی در دهه ۷۰ تا ۸۰ جهت حمله به لوله های نفتی و مراکز اقتصادی و دولتی و کشتن مردم بیگناه
در مراحل بعد و در سال ۱۳۸۰ به بعد حداقل در طی یک دهه گذشته بیش از هزار تن از اعضای فریب خورده گروه تروریستی رجوی با آگاهی از ماهیت باطل و انحراف سازمان مجاهدین ازآن جدا شدند وبه سوی خانواده و مردم خویش بازگشتند. بسیاری از این جدا شدگان لب به سخن گشوده و راوی فجایع و خیانت های دردناکی ازدرون تشکیلات مخوف و سری فرقه رجوی بودند. و صحنه های دیگری از خیانت آنان را رو کردند.
– زندانی و سربه نیست کردن اعضای ناراضی، فحاشی وتهمت و پرونده سازی علیه اعضای جدا شده
– به بند کشیدن و محصور کردن بسیاری از اعضای ناراضی و اجازه خروج ندادن به طوریکه تعداد زیادی از جدا شدگان با اقدام به فرار توانستند رها شوند
– انحرافات اخلاقی و دیکتاتوری شخص رجوی و دستورات و فتواهای ننگینش اعم از طلاق زنان و مردان از همدیگر و حکم ها ی عمل انتحاری و خودسوزی …
– اعمال دهشتناک آدم دزدی از ترکیه و پاکستان و ایران با فریب انتقال به کشور های اروپایی و دادن ویزا و پاسپورت و اقامت دائم
-افشای اطلاعات اتمی وطن (عمل شنیعی که هیچ سازمان و کشوری بطور مستقیم حاضر به انجام چنین کار خائنانه ای نشدند) و تنها گروه ابروباخته رجوی اقدام به چنین کاری نمود.
همزمان با گسترش دنیای ارتباطات وتحولات و پیشرفت کشورهای جهان در یکی دو دهه اخیر چشم انداز اکثر کشورها سازمان ها و نهادهای حقوق بشری به سوی شفافیت، اعتلا و تحقق ارمان های بشر دوستانه بوده و خواهد بود و در این راستا سازمان ها ، مسئولین و شخصیت های بین المللی و … بنوعی خود را موظف به پاسخگویی و متعهد در راستای تحقق آرزوها و آرمان های بشردوستانه هموطنان خود میدانند.
ولی چگونه است که در این دوران علیرغم افشاگری صدها عضو ناراضی و آسیب دیده گروه رجوی، علیرغم روشن شدن جرم سازمان و دادخواست خانواده های قربانیان ترور، علیرغم فریاد هزاران خانواده ای که بستگان و فرزندان آنها سالهاست که خواسته و ناخواسته در گروه رجوی اسیرند. کسی نه مسئولیت اعمالش را می پذیرد ونه شخص حقیقی و حقوقی جهت پاسخگویی وجود دارد. و در این میان تمام آن بنگاه های کرایه ای خفه خان گرفته اند.
هم چنین درطی یک دهه اخیر وضعیت درون گروهی فرقه رجوی بیشتر افشا شد گروه فرقه ای که با قطع ارتباط اعضا با دنیای خارج آنها را به مثابه زنده به گورانی نموده که وجود خارجی شان در دنیای بیرون حس نمی شود.
رهبران هم بعلت ماهیت فاسد و باطل، تاب و توان پاسخگویی به اعمال خود را نداشته و نخواهند داشت و به خاطر همین تا می توانند سعی بر آن شده خود و سایر اعضا را مخفی و دور از دسترس حتی خانواده هایشان قرار دهند.
و برای فرار از هر گونه پاسخگویی به اعمال جنایتکارانه و خیانت کارانه در طی سه دهه گذشته سعی می کنند با فریب و نیرنگ فضا های مسموم تبلیغاتی هر چند موقت ایجاد کنند تا شاید برای مدتی از پاسخگویی و به دام افتادن باز هم فرار نمایند.
انچه که البته بیش از پیش در فراز تاریخ رو می نماید اضمحلال و بطلان بنایی است که از روز اول خشت آن کج گذاشته شد.
در موضع ما نیز جز محکوم و مطرود بودن این اعمال شنیع پاسخی نیست و ارزشی بیش از این برای پرداختن به فرقه ی رو به زوال جایز نیست.