بیش از یک ماهی است که شاهد تبلیغات کر کننده ی رجویه برای جمع آوری کمک مالی (گلریزان 21) هستیم که طی روزهای جاری، این تبلیغات ابعاد جنون آمیزی پیدا کرده وامروز میرود که تمام شود تا حوادث روزگار چه پیش آورد و برای سیستم تبلیغاتی رجوی کاری دست وپا کند که البته بدون آنهم قادرند زمینه های مصنوعی ای هم تهیه کرده و توفان های متعددی درفنجان برپا کند!
ما در نوشته های قبلی خود هدف این کارزار کذائی را روشن کرده ونوشته بودیم که این سروصداها بخاطر پنهان کردن منابع مالی خارجی این جریان ضد ملی براه انداخته اند!
دراین خیمه شب بازی، عوامل تشکیلاتی درسراسر غرب بسیج شده اند که ضمن برقراری ارتباط تلفنی، کمک های مالی خارج از قد وقواره ی خود را اعلام کنند (که داده وکه گرفته؟؟)!
میزان این مبالغ آنقدر زیاد است که دروغ بودن آنرا بخوبی روشن میکند وچرا؟
برای اینکه اعضا و هواداران باند رجوی از نظر سن و سواد و تخصص، درمقایسه با سایر گروه های اپوزیسیون، از کیفیت پایینی برخوردار بودند وطبعا میزان درآمدشان دراروپا و…، به سختی کفاف امور جاری خودشان را میدهد و قادر نیستند که این مبالغ اعلام شده در سیمای ضدآزادی رجوی را تامین وپرداخت نمایند که سر به میلیاردها میزند!
در تکمیل این دروغ بافی ها، یکی از قلم بدستان ر جوی که همواره خود را "رحمان. ش" معرفی میکند، مطلبی نوشته است که در یکی از پاراگراف های آن میآورد:
" از ترس آزار و اذیتهای رژیم علیه خانوادهام که در داخل میهن اشغالشده زندگی میکنند معمولاً دیربهدیر با آنها تماس میگیرم، اگرچه همیشه تلاش میکنم که مطمئن باشم که هوادار و اشرف نشان بمانند و اخبار سازمان و سیمای آزادی را دنبال کنند و وصل باشند. چندی قبل که با آنها تماس گرفته بودم… دراثنای صحبت متوجه شدم… تنها منبع درآمد خانواده، حقوق خواهرم است که درجایی مشغول کار است… ولی گذشته از همه این توضیحات زمانی فیوز من پرید که از میزان حقوق خواهران پرسیدم، او گفت… ماهی ۷۰۰ هزار تومان. باورم نمیشد! چون میدانستم که خود رژیم اعلام کرده است که حداقل حقوق ۳ میلیون تومان است…".
پس:
1- از نوشته ی خودتان هم بخوبی روشن است که تماس شما برای ابراز محبت نیست ومیخواهید خانواده ی خود را بنفع رجوی بوالهوس شستشوی مغزی دهید ودراصل یک ماموریت کنترل شده ی تشکیلاتی را انجام میدهید!
2- اینکه عده ی زیادی ازهموطنان ما در فقر وتنگدستی بسر میبرند، رسانه های داخلی هم اخباراین وضع را به وفور بازتاب میدهند ومحتاج به اطلاع رسانی شما نبودیم.
فقط این مورد را درنظر بگیرید که درکشوری مانند آمریکا، دهه هاست که برحقوق کارگران اضافه نمی شود وبجای آن از مالیات ثروتمندان مرتب کم میشود وبااین وجود بزرگان شما هر روزه کاسه ی گدائی بدست گرفته وازدولت آمریکا میخواهند که یار و مددکار آنها باشند!!
3- دولت ایران هرگز اعلام نکرده که حداقل حقوق سه میلیون تومان است وشما بطور وقیحانه ای دروغ میگویید!!
رحمان بگ با نفی عملی ادعاهای قبلی خود، چنین می نویسد:
"… این موضوع گذشت تا اینکه یکی از اشرف نشانان که از هلند به دیدار ما آمده بود، در خلال صحبتها حدود ۵۰۰ دلار را به دستم داد و گفت که خانوادهات فرستادهاند و سفارش کردهاند که به سازمان برسانیم. با یک حساب سرانگشتی دیدم خانوادهام بدون اینکه من از وضع مالی خودمان صحبت کنم یا درخواستی کنم، بعد از تماس من بلافاصله دستبهکار شده و چیزی حدود دو ماه حقوق خودشان را برای این دوست فرستاده و از او خواسته بودند که به سازمان برساند!…".
یعنی میخواهی باور کنیم؟!
با درآمد 700هزار تومانی، خانواده ی تو چگونه توانسته حدود 2میلیون تومان (درآمد سه ماه خود را) برای توبفرستد وسفارش هم بکند که آنرا بدست سازمان برسان!
هنوز نمیخواهی که دروغی بگویی که لااقل گنجایش لازم را داشته باشد؟!
همچنین:
"… نمونههای خیلی برجستهتر از آن در همیاریهای قبلی بسیار بود و بهراستی انسان را غرق تحسین و اعجاب میکرد که چطور هموطنانی که خودشان در کشورهای خارجی با هزار و یک مشکل مالی مواجه هستند از ضروریترین نیازهای خودشان میگذشتند و دار و ندار خود را بیمحابا وقف سازمان میکردند. همین روزها از سیمای آزادی مواردی را شنیدیم که زندانیان قبل از اعدام به نزدیکان خود سفارش کرده بودند وسایلشان را – هرچند ناچیز در زندان – به همراه هر آنچه در بیرون دارند فروخته و برای کمک مالی به سازمان بفرستند و یا آن زنان بامرام زندانی که با تهیه کارهای دستی و بافتنی و ارسال آن به بیرون از خانوادههای خود میخواهند که آنها را فروخته و پولش را برای سازمان بفرستند "!
تعجب نکن خواهر یا برادر!
برای اینکه صورت مسئله غلط است و این کمک های مالی درکلیت خود حقیقت ندارد و تنها برای پوشاندن کمک های خارجی دشمنان مردم ایران به رجویه، مطرح می شود!
دیگر اینکه زندانی اموالی ندارد که برای آن وصیت هم بکند و مگر چند نفر درعرض 20 سال گذشته از شماها اعدام شده اند که اموالشان بدست رجوی رسیده باشد؟!
مگر اینکه منظور تان قاتلین وقاچاقچیان اعدام شده باشد و وآیا میخواهی بگویی که این بیچاره ها ازاصحاب رجوی بودند؟!
وسرانجام اینکه:
"…پس خوشا به حال خلق قهرمان ایران که باوجود همه مصائب مترتبه بر ایلغار قوم خمینی، دارای سازمانی هستند که رهبرانش مریم و مسعود و مسئولانش شورای مرکزی و مجاهدانش، فداکارترین انقلابیون تاریخ معاصر و هوادارانش پاکبازترین اشرفنشانها… سازمانی که سرمایه یک خلق در زنجیر و نقطه امید بسیاری دیگر در این منطقه بحرانزده است، سازمانی در دیده دشمنان خار و بر چهرة دوستان خال، شجره طیبه و سایه رحمتی بر تمامی مردم زخمدیده و مجروح و منتظر، آیا بر چنین خلقی و چنین جنگاورانی، پیروزی مقدر نیست "؟
نه عزیز!
مردم ایران ازوجود چنین سازمانی که برای آنها فداکاری بکند، محروم اند چه رسد به باند رجوی که دهها هزار نفرازمردم ایران را چه درجریان ترورها، چه ایام جنگ وچه در تسویه های درون سازمانی بقتل رسانده است!
اگرواقعا هم این جریان منحط را سرمایه ی ایران میدانید، من این سرمایه را جزو حساب بدهکاری مردم ایران میگذارم که باید تلاش کنند و ازاین بدهی خلاص شوند!
مریم و مسعود رجوی فداکاری ای بنفع مردم ایران نکرده اند وپاک بازی ودرستکاری ای ابدا مطرح نیست!
آنها با استفاده از زندگی شاهانه وافسانه ای وترتیب دادن بساط های هزار ویک شب گونه، موفق شدند که یک سازمان سیاسی را که میتوانست ازمنافع طبقه ی متوسط ونیمه مرفه دفاع کند، مسخ اش نموده و درخدمت امپریالیزم وارتجاع منطقه درآوردند!
آنهابا برقراری استبداد بی نظیر تشکیلاتی و ایجاد روابط نامشروع آنچنانی، به آبروی ایران وایرانی لطمه زدند!!
دربرابر این باخت بزرگ، آیا مایل نیستی که مبلغی از این مبالغ میلیاردی صوری را به خانواده ات بفرستی که طبق ادعاهای سازمان اولیه ی مجاهدین، پول که سهل است، جانت را هم باید فدای چنین خانواده هایی بکنی؟؟!!
صابر