سایت رسوای رجوی دریادداشتی منتسب به ابوالقاسم فولادوند زندانی نگون بخت ودرهم شکسته زندان گوهردشت کرج با بکارگیری الفاظ غلط انداز پایداری در زندان بر سر اصول و آرمانهای خشونت گرای مجاهدین ؛ به اصطلاح خاطره 19 بهمن سال 1360 را گرامی داشته است!
ماشین دروغپرداز رجوی ناگهان مرا به جانب صحنه سازی خیانت بار رجوی ما بعد به قربانگاه رفتن اشرف ربیعی درکنارموسی خیابانی رقیب سرسخت رجوی درتشکیلات به اتفاق شماری دیگرازقربانیان خشونت دهه شصت انداخت که خود موجب احیاء خاطراتم درآن دوران شد.
رجوی خائن ومتواری ومقیم وقت فرانسه بمنظورعدم پاسخگویی ازفرارازمهلکه خودساخته تروریسم کور و به قربانگاه فرستادن انبوه ازمردمان خاصه جوانان کشوراز هر دو طرف برای سفید شویی جنایت وخیانت خویش چندین فقره به تولید نامه ازجانب قربانی خشونت اشرف ربیعی اقدام کرد ودرقالب اولین نامه منتسب به همسرش اینگونه خود را نابخردانه ستوده وبالا کشیده است " مسعود جان. بعضی وقتها فکرمیکنم خوب است که من وبچه مثل خیلی ازبرادران وفرزندان آنها شهید بشویم. احساس میکنم درآن صورت ؛ رابطه عمیق تری بین توومردم ایجاد میشود."!!
یا اینکه درجای دیگری ازموسی خیابانی رقیب تلف شده اش در درگیری خونین 19 بهمن 1360 بعنوان محور و لنگر تشکیلات یاد میکند و دجالگرایانه هوار میکشد " ایکاش با شما می بودم وبا شما شهید میشدم و رستگارمیشدم "!!
بیشک حادثه تلخ 19 بهمن 1360 وبه قربانگاه فرستادن شماری ازاغفال شدگان ازجمله موسی خیابانی واشرف ربیعی وتنی چند از فرشتگان کودک بیگناه همچون مصطفی رجوی درشمارخیانت جاودان رجوی درکارنامه سیاه تروریستی اش برجسته وقابل بخشش نیست و نخواهد بود کما اینکه دست به سلاح بردن علیه انقلاب و نظام نوپا و ایجاد تروریسم کور و متعاقب آن فرار بزدلانه از مهلکه جنگ خودساخته ؛ از دیگرخیانت وجنایت نابخشودنی رجوی بسیار پر رنگ و پرحادثه مهرخورده است.
پوراحمد