حسن دائی رجوی نشان که دربرنامه های بخش فارسی صدای آمریکا هم پیدا شده وبه سران کشورها توصیه می کند که تا آخرین توان رژیم ومردم ایران را زیر فشار تحریم های خود قرار داده وبه زانو درآورد که دراین گذرگاه، نمدی هم برای تهیه ی کلاه برای سر پر سودای خود و رجوی فراهم شود، نا خرسند از سفر مسئولین وزارت خارجه ی سوئد، چنین می نویسد:
" ترقیخواهی در غرب و کاسه لیسی رژیم در تهران – هنوز برای من این معما حل نشده که چرا بخشی از احزاب و گرایشات مترقی در غرب، در سیاست خارجی شان اینقدر کج و معوج هستند. یک نمونه اخیر از این آشفتگی، احزاب سوئد میباشد که در عکس پائین، مسئولین وزارت خارجه اش، مراسم امضای دستورات اجرائی ترامپ را مسخره کرده اند و وزیر خارجه اش خواهان تحریم اسرائیل، فشار به عربستان بخاطر نقض حقوق بشر و …. میباشد اما وقتی به رژیم آخوند- پاسدار میرسد، دسته جمعی برای بستن قرارداد و کاسه لیسی به تهران میروند و از اعتدال رژیم هم دفاع میکنند. داستان فقط بوی خوش دلار نیست، شاید جیغ های ضد امپریالیستی آخوندها و دلالان خارج از کشوری شان، تأثیر مثبتی روی این آدمها میگذارد ".
معمایی درکار نیست، آنها حرف های شما و اربابان تان در پارلمان آمریکا وپادشاهان و خلفای مرتجع دایر به زیر منگنه گذاشتن هرچه بیشتر مردم ایران را می شنوند وآنگاه به بررسی شرایط ایران پرداخته و میزان عاقلانه بودن ونبودن این توصیه ها را به محک زده وبه تحلیل نهائی می پردازند ودر بررسی سود وزیان خود، معمولا باین نتیجه می رسند که دراین اوضاع بلبشوی اقتصاد جهانی، ایران کشوری نیست که بتوان ازبازار آن به این سادگی گذشت!
البته حسن دائی اینقدر شعور ندارد که بتواند دریابد که در زمان جنگ همه برعلیه همه، مسئولان هرکشوری مترصد حفظ منافع خود هستند واز آنجا که طرف مقابل هم چنین انگیزه هایی دارد و نمیتوان بازور گویی به او به کسب این منافع نائل شد وبنابراین درمذاکره با هم، دست ازدرشت گویی برداشته و مودبانه ومحتاطانه حرف می زنند!
کارهیئت اخیراعزامی سوئد به ایران هم دراین چهارچوب قرار دارد و میبایست قواعد بازی را رعایت کرده وبدانند که آنها برای صدقه دادن به ایران نیآمده اند که با توپ وتشر حرف بزنند!
شما آقای دائی!
شما که خود را یک تحلیل گر میدانید، چگونه ممکن است از جنگ شدید اقتصادی ای که ترامپ برعلیه همه براه انداخته، بی اطلاع باشید؟
آیا اعلان جنگ اقتصادی او به آلمان، کشورهایی مثل سوئد را بفکر وانمی دارد که روی آمریکا حساب کمتری بازکرده و با هرکس که ممکن است روابط اقتصادی داشته باشد؟!
دیگر اینکه سوئدی ها برای ترویج دموکراسی به ایران نیآمده بودند که توقعات؟؟ شمارا برآورده کنند!
در اعصار جولانگری سرمایه داری رقابتی، انگلستان برای مردم خود امتیازات خوبی می داد ودرعوض مردم مستعمره ها را تا دم مرگ می چاپید که آنهم طلب دوران بود:
سرمایه دار واستعمارگرانگلیسی برای سرکوب اهالی مستعمرات، مجبوربود که با پرداخت حق بیمه به کارگران خود وآزاد گذاشتن روشنفکرانش برای ابرازنسبتا آزادی عقیده، آنها را می فریفت ومجبور می ساخت که ازاین استعمارگران حمایت کند وچه میشد کرد که طلب زمان بود!
حالا هم طلب زمان حکم میکند که هرکسی برای بردن سودی به کشوری میرود، سرسنگین باشد و متاسفانه آقای دایی باافکار فرقوی خود قادر به هضم این موضوع نیست و توقعات زیادی از سران کشورهای غربی دارد!
سعید