چندی پیش خبر مرگ دژخیم و جنایتکاری از فرقه تروریستی رجوی منتشر شد به نام محمد علی جابرزاده انصاری با نام مستعار قاسم، این فرد روح خبیث مسعود رجوی در کالبدش دمیده شده بود و مکاری و بی رحمی و سنگدلی را از رجوی به ارث برده بود، او با شیادی و شقاوت تمام عامل استثمار و به زنجیر کشیدن روح و روان افراد اسیر در فرقه بود.
جابرزاده انصاری از سرکردگان و دارای پست حساسی در رأس فرقه بود و مسئولیت تبلیغات سازمان اعم از نشریه، رادیو، تلوزیون، و بولتن خبری به عهده او و ستاد تحت امرش بود.
جابرزاده از غلامان حلقه به گوش رجوی بود که خودسپاری و وفاداری خود را نسبت به رجوی در طول 50 سال جنایت و خیانت به اثبات رسانده بود، او یار و مددکار رجوی بود و در جفت و جور کردن واژه ها و جملات کلیشه ای که رجوی در سخنرانی هایش که آسمان و ریسمان به هم می بافت و افراد نگون بخت را تحت تأثیر قرار می داد نقش مهمی داشت.
جابرزاده انصاری در طراحی شکنجه از انواع ترفندها، فشارها و دسیسه ها برای گرفتن اعتراف ازمخالفین مسعود و مریم در درون مناسبات نقش اصلی ایفا می کرد و طرح بازجویی های طولانی مدت که از60 ساعت تا 120 ساعت که در این مدت باز عوض می شد و زندانی پشت میز محاکمه زجر می کشید و در حالت خواب و بیداری از او اعتراف گرفته می شد به دستور او بود، او از جمله افرادی بود (گروه ضالین) که خداوند از اصلاحشان صرف نظر کرده، آتش دوزخ جایگاه ابدی او خواهد بود.
در پیامی مریم قجر عضدانلو او را مجاهدی خستگی ناپذیر توصیف نمود، و همچنین سران گروه های تروریستی که در سوریه دستشان به خون مردم بی گناه و بی دفاع آغشته است و به قتل عام زن و بچه های سوری پرداخته اند بابت مرگ جابرزاده انصاری به مریم خانم تسلیت گفتند و از جابرزاده به عنوان مجاهدی کبیر، مبارزی نستوه یاد کردند و این همدردی به پاس کمک های مالی و لجستیکی مریم قجر داعشی (همسر سوم مرحوم مسعود رجوی) بوده است.
تعریف و تمجید تروریست های سوریه از محمدعلی جابرزاده انصاری را نشانه همکاری تمام عیار رجوی از تروریست ها در طول شروع جنایات و آدم کشی بوده و در آغاز رجوی اعلام کرد که بشار اسد شش ماه بیشتر دوام نخواهد آورد، اما طبق معمول تحلیل و پیش بینی رجوی آبکی و بی اساس از آب در آمد و بیش از پیش روسیاه شد و با دعوت سران گروه های تروریستی به مقر فرقه در فرانسه رسوایی و لکه ننگ دیگری در تاریخ سراسر نکبت بارش ثبت و ضبط شد.
جابرزاده اخبارها را سانسور می کرد و به کسی اجازه نمی داد به جز اخباری که توسط سازمان مورد تایید بود خبر دیگری از خبرگزاری های دنیا پخش شود، همه نیروها این را می دانستند اما کسی جرأت اعتراض را نداشت، تا روز حساب رسی فرا رسید و هیچ گریزی از آن نبود.