سرمقاله ی یکی از رسانه های مجازی فرقه ی رجوی به موضوع حضور قانونی ایران درسوریه اختصاص یافته و سردبیر این رسانه در مطلبی تحت عنوان " آغاز پایان رژیم آخوندی در سوریه " نوشته است:
"
مهمترین قسمت این خبر، همان پیشنهاد منطقی روسیه برای انجام تحقیقات بین المللی درمورد حملات شیمایی شدند که آمریکا مانند بچه ی قنداق خراب کرده ای، زبانش تپق زد. چرا که درصورت قبول این پیشنهاد، خود وهمکاران مرتجع منطقه ایش رسوا میشدند!
ما در رسانه های تصویری، برخورد سرد وزیر خارجه ی روسیه با همتای آمریکائی اش را دیدیم ونیز هنوز منابع موثق اعلام نکرده اند که پوتین با تیلرسون ملاقاتی داشته است.
همچنین از کنفرانس مطبوعاتی مرسوم که بعد ازاین نوع دیدارها انجام می شود، خبری نبود وهمه ی اینها دلالتی بر نادرستی نوشته های این قلم بدست رجوی میکند!
درقسمت دیگری ازاین نوشته میخوانیم:
" همه اینها گویای عقبنشینی مسکو و اتخاذ مواضع منعطف در این مذاکرات است که آن را انزوای بیسابقه روسیه در خلال وقایع اخیر به آنها تحمیل کرده است. یکی از نمودهای انزوای سیاسی روسیه در شورای امنیت ملل متحد، هنگام طرح و رأیگیری قطعنامه محکومیت بمباران شیمیایی مردم بیدفاع خان شیخون، به ظهور رسید؛ چرا که روسیه تنها کشوری بود که به قطعنامه رأی منفی داد و آن را وتو کرد. حتی چین که در موارد پیشین کنار روسیه قرار میگرفت، این بار رأی ممتنع داد. روسیه همچنین مورد حمله شدید نمایندگان شماری از اعضای شورای امنیت قرار گرفت؛ از جمله نماینده انگلستان خطاب به نماینده روسیه گفت مایه شرم است که مسکو از بشار اسد حمایت میکند. بهگفته ناظران، آورندگان قطعنامه میدانستند که روسیه آن را وتو میکند اما عمداً قطعنامه را به رأی گذاشتند تا یکبار دیگر وتو روسیه ثبت شود و بهلحاظ سیاسی تحت فشار قرار بگیرد".
روسیه همواره دراین مورد انعطاف داشته واین بار را نمیدانیم که داشته یا نداشته است. روسیه هرکار ممکن را برای جلب اعتماد طرف مقابل- تاسطح فشار بربشار اسد به تحویل سلاح های شیمیایی خود که آنها را بمنظور مقابله با حملات اتمی اسرائیل تولید کرده بود – پیش آمد که طرف مقابل با اعلام اینکه بشار اسد بیش از سه ماه دوام نمیآورد، ازاقدام متقابل (برداشتن یک گام مثبت وصلح آمیز) خودداری کردند.
ماهم برخورد غیر متمدنانه ی نماینده ی انگلیس- بعنوان کاسه ی داغ تر از آش- را از تلویزیون دیده و جواب نماینده ی روسیه را هم شنیدیم!
درمورد وتو کردن باید گفت که یک وتوهم برای ازکار انداختن قطعنامه کافی است و احتیاج به وتوی چین نبود.
بخصوص اینکه چین چندین تریلیون دلار ازآمریکا طلبکار است وملاحظات ازبین نرفتن این پول هایش را دارد که ترامپ بشدت برای عدم پرداخت این بدهی خود که میتواند جهانی را نوسازی کند، درتلاش است!
همینطور:
" اما بازنده اصلی وقایع اخیر را نه در مسکو، بلکه در تهران بایستی جستجو کرد؛ زیرا هدف اصلی تیلرسون در سفر به مسکو، همانگونه که وی در آستانه سفر خود بیان کرد، منزوی ساختن رژیم ایران و دور کردن روسیه از این رژیم بوده است؛ چرا که به نظر میرسد دولت جدید آمریکا، پس از نوساناتی، نقطه گرهی در بحران سوریه را که عبارت است از منزوی کردن رژیم آخوندی را یافته و در این رابطه از وحدت و یکدستی در درون دولت و در ارتباط با کنگره و سنا برخوردار است که خود را در اظهارات مقامهای دولت و سناتورها و نمایندگان ارشد کنگره نشان میدهد ".
اوباما برای منزوی کردن روسیه تلاش میکرد که ایران را به اتخاذ سیاست های ضد روسی متمایل کند که توفیقی بدست نیآورد ودرعوض ترامپ برآنست که روسیه را ازایران جدا کند که جواب های منفی لازم به این نوع اظهارات ترامپ داده شده وباردیگر ثابت گردیده تا زمانی که منافع مشترک این دوکشور را بهم پیوند میدهد، این سیاست های آمریکا شکست خواهد خورد!
دوباره:
"اظهارات رئیسجمهور آمریکا که بشار اسد را حیوان، قاتل و جلاد خطاب کرده قابلتوجه است. دونالد ترامپ به کرات گفته است که بشار اسد جایی در سوریه ندارد و باید برود! بهگفته ناظران وقتی تضاد به چنین سطحی و به چنین کلماتی بالغ میشود، آن هم از زبان رئیسجمهور آمریکا، بهمعنی آن است که روابط به نقطه غیرقابل برگشت رسیده است ".
لازم است بدانید که معاون وزیر خارجه ی سوریه هم درجواب این توهین گفته است که ترامپ قیاس بنفس نموده ونام وخصلت خود را برروی اسد میگذارد!
ازطرف دیگر، ترامپ این الفاظ را درمورد روسای سابق آمریکا هم زده و اساسا ادبیات او اینگونه است!!
درپایان:
" اما آنچه بقا و استمرار سیاست قاطعیت در برابر رژیم اسد و حامی اصلی آن، رژیم ایران را تضمین میکند، برخورداری آن، از یک زیرساخت و پشتوانه بسیار قوی سیاسی، هم در داخل و هم در خارج آمریکاست؛ این سیاست با حمله موشکی به پایگاه هوایی اسد صورت اجرایی به خود گرفت، این حمله بهعنوان یک اقدام نظامی، به حرکت در آمدن یک قطار سیاسی را بهدنبال داشته است. قطاری که ادامه حرکتش در این مسیر پیامدهای هولناکی برای رژیم آخوندی خواهد داشت ".
از طرح "پشتوانه ی بسیار قوی سیاسی درداخل "، چیزی عاید خواننده نمیشود و شاید آنرا بتوان بعنوان حرف مهمل ومبهم تعبیر کرد!
اما انداختن 59 موشک به سوریه وگرفتن جان مثلا 10 نفر، شاهکاری درمقابل شاهکارهای سال های قبل آمریکا ومتحدانش بشمار نمی رود که سبب نابودی سوریه و کشته شدن صدها هزارنفر وآواره نمودن نیمی ازجمعیت این کشور شده است!
پرواضح است که دود این شاهکارها، بیش ازهمه به چشم مردم سوریه رفته وبنابراین دفاع شما ازاین شاهکارهای آمریکا، به معنی کینه ونفرت عظیمی است که نسبت به مردم سوریه نشان میدهید!
نوید