با تاسف فراوان، مردم قطر و چه بسا عربستان و دیگران، می روند که قربانی جاه طلبی ها وانحصار گری های حکومت خودکامه ی عربستان و کشورهایی باشند که هر از چند گاهی احتیاجی به دوشیدن عربستان – بعنوان گاو شیرده منطقه- گردند!!
ظاهرا جریان ازاین قرار است که درمناقشات عظیم سوریه، اشتراک منافع تاکنون موجود دو کشور مداخله گر اصلی در امور داخلی سوریه بهم ریخته و قطر که عمدتا از اخوان المسلمین (اغلب جمع شده در ارتش آزاد؟! سوریه) حمایت میکند وعربستان قصد رها کردن تکفیری های تند روتر را ندارد، اینک به تضاد منافع قابل توجهی تبدیل شده است!
اما باند رجوی که عربستان را بعنوان ارباب اصلی و مالی خود انتخاب کرده، بعد از شکست طرح " عشایر انقلابی " اش و شرمندگی ای که ازاین بابت متحمل شد، دستگاه تبلیغاتی خود را بنفع گروه های طرفدار قطر که افرادشان بیشتر از دیگر گروه ها، سوری میباشند، متمرکز کرده و با این حساب گسترده ای که روی این وابستگان قطر درسوریه بازکرده، قادر به حل این تناقض که چگونه خواهد توانست عملا درجبهه ای مقابل عربستان قرار گیرد، نیست!
آیا فشار زیاد عربستان ومتحدانش سبب آن نخواهد شد که این دوستان رجوی بسوی حکومت سوریه متمایل شوند؟!
اگر آری و منطقا هم اینطور باید باشد، اینهمه سرمایه گذاری باند رجوی برای کنار رفتن بشار اسد، باد هوا نخواهد شد؟!
یا فرقه ی رجوی مجبور خواهد شد که ازترس عربستان این دوستان خود را کنار بگذارد؟!
دراین صورت چه جوابی به اعضای دربند خود خواهد داد وآیا این جواب ها که مسلما هیچ نوع چاشنی منطقی درآن وجود نخواهد داشت، بازهم سبب ریزش های اضافی در سازمان مجاهدین رجوی خواهدبود؟!
با لحاظ این سختی ها بوده که رسانه های این سازمان در زمانی که از یک شایعه ی سخیف هم نمیگذرند، خبر بسیار مهم درگیری های سیاسی عربستان باقطر را پشت گوش انداخته و بدنبال چرند بافی های بیشتر درجهت درسایه قرار دادن این رویداد بزرگ منطقه، درآمده است!
وضعیت بوجود آمده برای رجوی ها، باردیگر نشان داد که نمیتوان " خلق قهرمان " را دور زد ودرانتظار معجزه ی دشمنان خارجی این خلق برای کسب حاکمیت شد!
سیروس غضنفری- عضو نجات یافته از فرقه ی رجوی