رجوی بعد از این عملیات به فکر عملیات دیگری در ابعاد بزرگتر افتاد و با بسیج افراد از اروپا و وعده سرنگونی به آنها اشتباه دیگری را مرتکب شد. رجوی فکر می کرد همه چیز با ورود وی مهیا می باشد و با یک دستور عجولانه ی و غلط دیگر عملیاتی دیگری را با کمک ارتش عراق تدارک دید. نتیجه این اقدام وی که چه به لحاظ تکنیکی و چه تاکتیکی و استراتژیکی اشتباه محض بود همین توهم او را به ورطه خیانت بیشتر و دست و پا زدن در منجلاب فرو برده است در این اقدام هم تعداد زیادی را به کشتن داد و اتفاقا زمان خوبی برای تصفیه درون فرقه ایجاد شد. سودای بیمارگونه قدرت طلبی رجوی، او را به ورطه ی هلاکت رساند و عمر اعضای دربند سازمان را به هدر داد.