عملیات ضد میهنی و مشترک صدام و رجوی در منطقه مرزی مهران در واپسین روزهای داغ خرداد 1367 و استقرار سه روزه قوای دشمن درخاک مهران ؛ رجوی متوهم ووطن فروش را برآن داشت که با شعار” امروزمهران ؛ فردا تهران” برغم قطعنامه 598 وپذیرش آتش بس ازدوسوی ایران وعراق وبازگشت طرفین به مرزهای مورد توافق ؛ با منت کشی ازداعیه حمایت همه جانبه صدامیان به جانب قربانگاه وقتلگاه خویش روان گشته واساس نیروهای خود را درمقابله با نیروهای زبده ومجرب جبهه مقابل ازدست بدهد وآرزوی سرنگونی را در پشت تنگه چهار زبر به انهدام و ویرانی بکشاند.
فرقه تروریستی رجوی موسوم به سازمان مجاهدین خلق در راستای جاه طلبی افسار گسیخته مفرط ؛ ما بعد اعمال خشونت عریان و کشتار بیرحمانه 12هزار نفر از اقشار مختلف جامعه بشری ایران خاصه ارتکاب جنایتکارانه عملیات تروریستی کور ششم وهفتم تیر و ایضا هشتم شهریورماه 1360 و توامان شکست استراتژی خشم و خشونت و ترور در انزوای مطلق از مردمان فهیم ایران زمین ؛ با فرار و متواری شدن سران تشکیلات مافیایی خاصه مسعود رجوی و بنی صدر به خارج از مرزهای کشور؛ سرکوب اعضای ناراضی زیر پرچم انقلاب درونی کذایی”طلاق وازدواج” واتحاد شوم با دشمن مردم ایران یعنی صدام ملعون وبازگشت به عراق وآغازسلسله عملیات خرابکارانه مرزی مشترک با قوای صدامیان برعلیه ملت بزرگ ایران که در صدرش”مرصاد” بمثابه کمین گاه مهاجمان کوته نظر متوهم برجسته بود را می توان ازنتایج منطقی وعقلانی پدیده شوم تروریزم دهه شصت قلمداد کرد که فرقه بدنام ومضمحل شده رجوی را به خاک سیاه نشاند ودرقبال رخدادهای کنونی جامعه ایران وجهان بی تاثیروبی دنباله نمود.
امروز قریب سی سال در گذر از مرصاد که نامش را فروغ جاویدان نامگذاری کرده بودند با انزوا ازجامعه ایران به پوچی واضمحلال رسیدند ودرآغوش اربابان خود جای گرفتند و”سرنگونی” ملت بزرگ ایران را از امپریالیزم وصهیونیزم منت میکنند وآرزو دارند که زهی خیال باطل…
آنکس که نتوانست بیش ازنوک دماغ خود را ببیند لاجرم می بایست درگذرازپیچ وخمهای روزگارپرهیاهو؛ الباقی عمرش را با خفت وخواری درکمپ های محقرآلبانی و پستوهای دشمن دون سپری کند وهرازگاهی هزاران کیلومتر دورتر از مرزهای گهرباروطن ؛ یاوه” سرنگونی” ببافد.
باش تا صبح دولتت بدمد
پوراحمد