دهم شهریور یاداور ترورهای داخلی فرقه رجوی

سران فرقه رجوی از دیرباز برای از بین بردن عناصر مخالف اهداف پلیدشان و یا سر به نیست کردن افرادی که در برابر دستورات سرکرده داعشی خود مخالفت و مغایرتی دارند گذشته تاریک و سیاهی دارند که در هر زمان و هر مکان به آن مبادرت میکنند که نمونه های آن فراوان بوده و الان محمدی ها و یا قربان ترابیها از جمله این افرادی میباشند که بخاطر مغایرت با هدفهای ضد انسانی سرکرده فرقه رجوی توسط سران آن کشته شدند و قبل تر از ان به نفرات و کادرهای بالای سازمان منفور رجوی مانند شریف واقفی و امثال آن میتوان اشاره نمود که چگونه سرکرده این فرقه ضدبشری براحتی برای از میان بردن این عنصرهای مخالف همانند آب خوردن آنها را خلاص مینمود و بهانه های مختلف اعم از مریضی و یا خودکشی و نداشتن امکانات پزشکی و غیره اعمال ضد انسانی و جنایتکارانه خود را توجیه مینمود.
سران فرقه رجوی زمانی که پادگان مخوف اشرف را تحویل ارتش عراق میداد، قسمتی از این اسارتگاه را که دپوی اجناس فرسوده و از بین رفته بود را در تصرف خود نگه داشت و برای این اشیایی که حتی یک تاجر و بازاری معمولی نیز حاضر به خرید آنها نشدند، صد نفر از عناصری که رضایت چندانی از عملکرد رهبری فرقه نداشته و عملا در نشستها و تجمعات داخل فرقه به نوعی این مخالفت خود را عنوان مینمودند را بعنوان محافظ این قسمت قرار دادند، غافل از اینکه ارتش عراق در چند روز قبل از واقعه نیز در چندین نوبت به سران سازمان ضدانسانی رجویسم در مورد تخلیه این قسمت هشدار داده بودند و نیز به آنها تاکید نموده بودند که هر لحظه امکان هجوم توسط برخی خانواده های کرد که روزگاری فرزندان و پدران و برادران آنها توسط سران سازمان تروریستی رجوی زنده بگور شده بودند وجود دارد که صد البته این به مذاق این خائنین و جنایتکاران خوش آمد و آنها براحتی میتوانستند از وجود این افراد ناراضی خلاص شوند و از طرفی نیز از کشته ها و اجساد آنها نهایت سوءاستفاده را ببرند که همینگونه نیز شد و در دهم شهریور ماه 1388 با وجود اخطارهای قبلی ارتش عراق مبنی بر ناامن بودن این منطقه، گروهی به محل دپوی اجناس از دور خارج شده فرقه رجوی هجوم برده و 52 نفر از عناصر ان را کشتند و بقیه را نیز مصدوم ساختند که سران فرقه رجوی که از قبل این جریان را پیش بینی نموده بودند براحتی با محکوم نمودن و سوءاستفاده از کشته های این جریان ان را به جریانهایی که برای مثلا سرکوب اشرف تدارک دیده شده اند نسبت داد و از زیر بار اخطارها و هشدارهای ارتش عراق شانه خالی نمود.
سران فرقه رجوی که در 6 و 7 مرداد و 19 فروردین سالهای 87 و 88 عملا به تصفیه عناصر داخلی و مخالفان رهبری رو آورده بودند، اینبار نیز افرادی را که دیگر حاضر به همکاری با آنها نشده و راه آزادی را برای خود انتخاب نموده بودند را طعمه خود قرار داده و آنها را به دم توپ و تیر بردند و به راحتی 52 نفر انسان را به آماج تیرهای مستقیم قرار دادند و همانند گذشته مخالفان خود را از سر راه برداشتند و به مخالفتها و اعتراضهای آنها پایان دادند و به این روش به عناصر داخلی خود که قصد مخالفت داشتند نیز ضرب شصتی نشان دادند.
سران فرقه ضدانسانی رجوی نه تنها در ترور و آدمکشی خارج از فرقه مهارت و شگرد خاصی داشته و دارند، در ترورهای داخلی خود نیز آنچنان مهارت دارند که در هیچ فرقه و گروهی تاکنون همانند آنها دیده نشده، مثلا سران فرقه رجوی علاوه بر ترور جسمی افراد در کشتن روح و ذهن آنها نیز شگرد خاصی دارند و توانسته اند بواسطه همین خباثت خودشان تاکنون بیش از 2000 نفر را در اسارتگاهشان در آلبانی محصور نمایند و ذهن آنها را آنچنان شستشو دهند که این عناصر نسبت خانواده و حتی نعوذبالله نسبت به خدای خودشان هم مشکوک رفتار نمایند و تنها رهبری جنایتکارانه و ظالمانه این فرقه کثیف را قبول نمایند اما غافل از اینکه روز حساب و کتابی هم در پیشگاه خداوند وجود دارد و این ظالمان باید در روز قیامت پاسخگوی جنایتهای خود باشند.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا