ما باغچه ای در زندان شما ندیدیم!

مطلبی در یکی از سایت های سازمان زده شده بود با عنوان:
” بتون ریزی باغچه کوچک زندانیان سیاسی در هواخوری بند ۴ سالن ۱۰ زندان گوهردشت!!!”
خوشا به حال زندانیان در گوهردشت که جمهوری اسلامی، اجازه باغچه درست کردن را به آنها داده است! پس هواخوری هم داشتند که توانستند باغچه درست کنند!
ای اهالی کره زمین! ای مجامع حقوق بشری!
ما کجای این حقوق بشر هستیم؟
ما دردمان را به چه کسی بگوئیم؟
6 ماه در زندان اسکان سازمان مجاهدین خلق بودیم، حتی 2 دقیقه هم در طول شش ماه زندان، اجازه هواخوری به ما ندادند! موقع بردن به بازجوئی هم، یا چشم بند داشتیم یا دستی پشت گردنمان بود که سرمان را به زیر نگه می داشت!
آقای رجوی! خانم رجوی!
لااقل کمی هم شما یاد بگیرید! چقدر بی رحم وجلاد هستید؟ چرا به ما اجازه ندادید باغچه درست کنیم؟
در جای دیگر مقاله:
” دیکتاتوری مذهبی حاکم بر ایران با هر نوع سبزه و گل و گیاه که نشانه طراوت، شادابی و سرزندگی است دشمنی دارد و سعی در نابودی چنین فضایی در زندان می‌کند…”
شما چطور؟
آیا شما با هر نوع سبزه و گل وگیاه که نشانه طراوت، شادابی و سرزندگی است، در زندان ما در اشرف موافق بودید؟
نگوئید: بلی! که اصلا باورم نمی شود!
بله! درزندان های شما در اشرف و… آنقدر گل و سبزه می کاشتیم که، به قول معروف:
آنقدر درخت هست که اجازه نمی دهد، جنگل را ببینیم!
دیکتاتورهائی چون شما، آنقدر مرزهای غیر انسانی را در نوردید که شرم مان می شود به دیگران ایراد بگیریم!
در زندان های مخفی و مخوف شما، شتر با بارش گم می شود! زندانیانی چون کوروش سنندجی را حتی نفهمیدیم، چطور گم و گور کردید؟
واقعا شرم نمی کنید، از چنین گفتارها ونوشتارهائی؟ زندانیان شما بی هیچ جرمی،ماهها و سالها در زندان های شما که ادعای انقلابی گری هم داشتید، پوسیدند!
امثال آقای محمد حسین سبحانی مظلوم را 8 سال در زندان اشرف، در انفرادی نگه داشتید و روی خیلی از دولت ها و زندانبانان را سفید کردید!
مگر آقای سبحانی و سبحانی های دیگر از شما چه می خواستند؟
تا کی می خواهید خودتان را به کوچه علی چپ بزنید؟
چرا ما را ماهها و سالها، به بند کشیدید؟
مگر شما حقوق زندانیانتان را رعایت کردید؟ که الان دنبال حق و حقوق زندانیان در ایران هستید؟
وای بر شما و وای بر سنگین دلان…
یکی از رها شدگان از بند باند رجوی