فقدان پایگاه در میان مردم آن روی سکه رفتن رجوی به زیر قبای سعودی هاست. تاریخچه سیاه و ننگین مجاهدین پر است از خیانت وهم پیمانی با معلوم الحال هایی مانند صدام، ترکی الفیصل، فهد، شاه سابق عربستان و… همه ی این لفت ولیس ها برای ذره ای بقای بیشتر است وگرنه پناه بردن سران این فرقه تروریست به دشمنان ایران چه صیغه ای می تواند باشد.
رجوی ابزار کوتاه مدت در دست سعودی ها است هرچند آل سعود می دانند رجوی و فرقه اش هیچ عددی در داخل ایران نیستند اما از آنها مثل داعش برای مصارف مقطعی بهره می برند.
جایی شنیده بودم که مریم رجوی و دورو بری هایش مشغول تنظیف ولیس زدن خنجر و دشنه های خونین آل سعوداند. رجوی ها باز هم بدون هیچ گونه پرده پوشی وابستگی و مزدوری را عیان وعلنی کردند؟
رجوی خوب می داند ومی بیند که آل سعود روزانه گردن می زنند و دست وپا قطع می کنند و زبان از حلقوم درمی آورند وحتی از لحاظ حقوق انسان یک زن در سیاست وایدئولوژی آل سعود نمی تواند رانندگی کند. پس چگونه وبا چه توجیهی این فرقه سرباز صفر آل سعود می شود ومریم رجوی به داماد سرخانه مجاهدین یعنی ترکی الفیصل دخیل می بندد؟
از گذشته های دور رجوی در خفا این مزدوری را انجام می داد! یادمان هست که رجوی در سال 66 به اتفاق صدام به حج رفت وهمین سید المحدثین کنونی وتیم هایش قائله کشتار حجاج ایرانی را با همدستی نیروهای امنیتی شاه فهد انجام داد وحتی مراسم حج رجوی را تا ده سال بعدش در درون مناسبات پخش وعلنی نکردند چون عواقب وآبروریزی آن حتی در درون کادرهای تشکیلاتی خود را پیش بینی ومسئله داری را درچشم انداز می دیدند.
دریک سرفصل رجوی درمناسبات عمومی خود عکسی را نشان داد که برایش ارسال شده بود درآن عکس رجوی خودش بود که آئینه ای را نگاه می کرد ودرون آئینه یک روباه مکار شیک وخوش خط وفال را نشان می داد. سپس عکس مریم با ملک حسن پادشاه سابق اردن وسپس با صدام ومسئول امنیت واستخبارات وقضیه کلینتون وامریکا و… دریک کلام این لمبرزدن های یک سازمان است که داعیه آزادی وحقوق بشر واستقلال وشعار ضد امپریالیستی را سرمی داد.
این ها نشانه غرق شدن در اعماق دنائت وخیانت وخباثت بود وسازمان دیگر نمی توانست این پرده پوشی را ادامه دهد ولذا اینک همه ی این انحرافات خود را به یک استراتژی دائمی وابدی تبدیل نمود وعملا به یک فرقه داعشی و مادون مزدوریت تبدیل شده است.