وقتی شکنجه گر، از رازهای آتش می گوید

اخیرا خانم فروغ پاکدل (سنگدل) شکنجه گر و بازجوی نامدار زندان های اشرف، پس از تعطیلی زندان های گسترده سابق فرقه، ظاهرا از مسئولیت های شکنجه گری به سیاست مداری رو آورده است و در تشویق ایرانی ها به شورش و قیام در چهارشنبه سوری درخزعبلاتی تحت عنوان راز آتش در چهارشنبه سرخ! قصد دارد جنایات گذشته خود را سفیدسازی کند و فرموده است:
” یکی از اقدامات این نظام فاسد تلاش برای از بین بردن سنت‌های باستانی مردم ما بوده است. با ممنوع کردن این سنتها‌، برگزاری جشن و سرور و پایکوبی تبدیل به جرم شد!”


خانم فروغ شکنجه گر! می شود بگوئید که مگر شما در فرقه استبدادی تان به سنت های ایرانی ها احترام می گذارید که از ما چنین انتظاری دارید! ظاهرا شما در کار مقدس شکنجه بیگناهان در اشرف و لیبرتی و اکنون هم در آلبانی حافظه خود را هم از دست دادید، اما من برای بیدار کردن وجدان از بین رفته شما چند سنت از سنن ایرانیان را نام می برم که برای شما و رهبر گور به گور شده تان و پیرزن وارث او مریم قجر، پشیزی ارزش ندارد! و اما سنن ما ایرانیان:

– در سنن ما ایرانیان، به بزرگترها احترام می گذارند و آنها را با سنگ نمی زنند!
– در سنن ما ایرانیان، انسان ها را نمی کشند که بعد اعلام کنند، خودسوزی یا خودکشی بود!
– در سنن ما ایرانیان، به ناموس دیگران به نام مبارزه برای آزادی؟!، تجاوز نمی کنند!
– در سنن ما ایرانیان، بیگناهان را با قرص های سیانور به خودکشی وا نمی دارند!
– در سنن ما ایرانیان، زنان را زیر بارانی از تف (آب دهان) به جرم حجاب اجباری نمی خیسانند!
– در سنن ما ایرانیان، خانواده را کانون فساد نمی نامند!
– در سنن ما ایرانیان، کودک را از پدر و مادر جدا نکرده و به کشور نامعلومی نمی فرستند!
– در سنن ما ایرانیان، با مغزشوئی، فرزند را علیه پدر ومادر نمی شورانند!
– در سنن ما ایرانیان، سالها پدرها و مادرها را چشم به راه فرزندانشان نمی گذارند!
– در سنن ما ایرانیان، به نام آزادی، فرزندان را سالها در اسارت نگه نمی دارند!
-…

ظاهرا، شلاق را بر زمین گذاشتید و قصد گرفتن ژست های انسانی دارید! اما اصلا به سوابق درخشان شما نمی خورد که از فرهنگ و سنت های باستانی ما بگوئید!
راستی فروغ جان! در تنهائی و خلوت وجدان، کابوس فریادهای ما وقتی که با پوتین به سر وصورت و کمرمان در زندان های انفرادی می زدید، شما را اذیت نمی کند! وقتی من که آنروز مجاهد خلق بودم و صورت من را با سیلی سرخ می کردی! نمی دانستی که با دستان خودت، خودت را شکنجه می کنی؟
شما بهتر است بروید به دنبال شکنجه و زندان! دنیای فرهنگ و ادب و هنر، عرصه هائی نیست که امثال شما بتواند با تمسک به آن، آب پاکی روی جنایات گذشته اش، بریزد!
چهارشنبه سوری برای ما ایرانیان، بسیار عزیز و گرامی است، همه ما در سرکوچه هایمان با هم محله هایمان، هر ساله جمع شده و آتشی روشن کرده و سیاهی های گذشته را در آتش ریخته و از آتش، سرخی و شادابی را به امانت می گیریم، دست همسران و فرزندان خود را گرفته و از روی آتش پریده و فریاد می زنیم:
زردی من از تو، سرخی تو ازمن!
گهگاه هم فشفشه ای روشن کرده و ترقه ای نیز در آتش می اندازیم، تا دیروقت نیز به شادی و سرور می گذرانیم! کسی هم مزاحمتی برایمان ایجاد نمی کند! ما مردم ایران، اساسا ملتی هستیم که شادمانی را دوست داریم! اگر امثال شما غرض ورزان و مزاحمین خلق بگذارید، ما هر جا هم که لازم باشد از حقوق مشروع خود و از سنن و فرهنگ متعالی خود در برابر هرکس که قصد تعرض داشته باشد، دفاع می کنیم!
پس شما شکنجه گران و جنایتکاران! بترسید از روزی که در چنگال عدالت خداوندی، اسیر خواهید شد! شما فرزندان ما را در اسارت و ناآگاهی نگه داشتید! اگر خیلی دلتان به حال مردم ایران می سوزد، فرزندان ما را از اسارت آزاد کنید تا به شادی و سرور بپردازند…
شما بهتر است به جای صحبت از رازهای آتش! از رازهای پنهان فرقه استبدادی و منحرف خود بگوئید، تا همگان پی به شناعت وسنگدلی امثال شما ببرند، ای سنگدل سنگدلان…
فرید

خروج از نسخه موبایل