در7 تیرماه سال 60 درشرایطی که دو سال از پیروزی انقلاب مردم ایران نگذشته بود، مسعود رجوی بدلیل تمایلات جاه طلبانه و بدست اوردن قدرت بوسیله عامل نفوذی خود دست به انفجار مهیبی درحزب جمهوری اسلامی زد که بیش از 72 تن از مسئولین دولتی، نمایندگان مجلس ودرراس انها ایت الله بهشتی جان خود را از دست دادند. بدنبال این انفجار وموج ترورها وانفجارات بعدی فضای جامعه بسته شد وخشونت جای همزیستی سیاسی وشیوهای مسالمت امیز مبارزه راگرفت. مسعود رجوی که بدون درنظرگرفتن نقش مردم درتعادل قوای جامعه فکر می کرد که بادست زدن به این ترورها می تواند نظام ایران را سرنگون و خود یک تنه به قدرت برسد، درابتدا مسوولیت این انفجار وانفجار دفترنخست وزیری را برعهده گرفت و از ان به عنوان انفجار خشم خلق نام برد. ولی بعداز تجمع بی سابقه مردم درمحل انفجارها وتشیع جنازه میلیونی واز همه مهم تر موج بی سابقه محکومیت جهانی این عملیات تروریستی ترجیح داد عقب نشینی نموده وبه نحوی از پذیرش علنی ان شانه خالی کرد.موج انزجار و اعلام محکومیت بنحوی ادامه پیدا کرد که حتی یاسرعرفات رهبرفقید سازمان ازادیبخش فلسطین که رجوی مدعی دوستی استراتژیک بااو بود هم این جنایت را محکوم کرد وان رابه عوامل امپریالیزم و صهیونیزم نسبت داد.
اما براستی عامل انفجار حزب جمهوری چه کسی بود وسرانجام اوچه شد؟ محمد رضا کلاهی متولد سال 1338 دانشجوی سال اول رشته برق دانشگاه علم وصنعت بعد از پیروزی انقلاب به فرقه مجاهدین خلق پیوست سپس بنا به دستور مسئولین مافوق تشکیلات بعنوان پاسدار به کمیته ولی عصر واقع درخیابان پاستور پیوست. مدتی بعد به درون حزب جمهوری اسلامی نفوذ کرد وبه مسوولیت حفاظت سالن اجتماعات برگزیده شد. 6روز بعداز عزل بنی صدرجوادغدیری از مسوولین قدیمی وعنصرنفوذی دررکن دوم ارتش بمب ساخته شده از قسمت فنی سازمان رابدست عوامل اجرایی واز جمله محمدرضا کلاهی رساند. جواد غدیری به دوستان خود اطمینان داده بود که روز هفتم تیر کارتمام خواهد شد.کلاهی یک ماه بعد توسط سازمان به کردستان وسپس به عراق منتقل گردید.وی دربخش روابط بانام مستعارکریم فعالیت داشت.همسروی خورشید فرجی از فرماندهان گردان پشتیبانی و مسوول تاسیسات بود. محمد رضا کلاهی درسال 70 مسله دار شد.درجریان یک نشست مسعود رجوی بخاطر زهرچشم گرفتن از او وجلوگیری از جدایی اش از سازمان برای اولین بار اورا به اعضای شرکت کننده درنشست معرفی کرد وگفت این همان کلاهی معروف است که حزب جمهوری رابه هوا فرستاد. و سپس خطاب به کلاهی گفت اگر از سازمان جدا شوی ما چترحمایتی وحفاظتی خودرا از تو برخواهیم داشت انوقت رژیم بسراغت می اید وخودت می دانی چه عواقبی خواهی داشت. وی سال 73 از عراق خارج وبه المان وسپس به هلند رفت بااسم مستعار علی معتمد درانجا زندگی میکرد ازان تاریخ تاسه سال پیش که گفته میشود توسط باندهای قاچاق درمنزلش ترور شد. هیچ کس بجز مسوولین سازمان از محل اختفای وی اطلاعی نداشت.کلاهی دردوران حضور درسازمان بعنوان قهرمان وفرمانده عملیات ویژه معرفی شد.دررابطه با ترور محمدرضا کلاهی منتقدین رجوی دلایل خود را این چنین توجیه می کنند.
1/سازمان بخاطر پوشاندن چهره تروریستی خود بخصوص بعداز خروج از عراق ونشان کردن انگشت اتهام به دولت ایران تلاش دارد نگاه انتقادی مقامات دولت های اروپایی را بخصوص بعد خروج امریکا از برجام درزمینه مسایل حقوق بشر وترور مخالفین دراروپا رامتوجه ایران نماید ودراین راه متحدین جدیدی کسب نماید.
2/حضور کلاهی باان اطلاعات درزمینه طرح انفجار حزب توسط سازمان وتبعاتی که ممکن است دراین زمینه متوجه سازمان نماید احتمالات رابرای ترور او توسط سازمان قوی تر می سازد بخصوص اینکه درطی این سالیان بجز سازمان هیچ کس از هویت مخفی او درهلند والمان اطلاع نداشت محمد رضا کلاهی تنها شاهدوسند زنده مسوولیت سازمان درانفجار حزب بود.
3/مسعود رجوی درسال 72 درنشست های معروف به حوض دریک پیام به اسم فرماندهی کل به تمامی مجاهدین درسراسر دنیا برنامه قتل جداشدگان وپاسداران سیاسی وسران احزاب سیاسی ایرانی خارج از کشور واز جمله مرحوم جلال طالبانی و ایت الله حکیم را اعلام نمود و درتاریخ 11 ابان 93 دریک پیام صوتی تحت عنوان عهد پرچم وابلاغیه چراغ خاموش، جداشدگان از سازمان وتمامی مخالفینش رامورد تهدید قرار داد وبه گروه مرگش ابلاغ نمود! نترسید حل وفصل پاسپورت، شناسایی وطراحی عملیات وهزینه های مالی بامن – اجرا باشما. زندان های کشورهای اروپایی همانند هتل چهارستاره است.بدنبال ان تیم های ترور وجوخه های مرگ رجوی به اروپا اعزام شدند. باتوجه به این دستورالعمل رجوی محتمل بنظر می رسد محمد رضا کلاهی قربانی تسویه حساب خونین رجوی شده باشد. 37 سال بعداز انفجار مرگبار حزب جمهوری اسلامی که بعنوان یکی از بزرگ ترین عملیات های تروریستی چند دهه اخیر از ان نام برده میشود اما واگر هایی زیادی درخصوص حضور سالیان وی درهلند وبااسم مستعار مطرح است.ایا می توان پذیرفت دولت هلند از حضور محمدرضا کلاهی باان سابقه تروریستی واسم مستعار علی معتمد اطلاعی نداشته باشد. براستی چرا رهبران سازمان مجاهدین درقبال مرگ وی سه سال سکوت کردند؟ چرا برغم اطلاع از ماهیت جواد غدیری با نام مستعار علی سعادت که عامل اصلی انتقال بمب بدست کلاهی بوده است ودرحال حاضر درالبانی می باشد اقدامی از طرف دولت البانی صورت نمی گیرد؟ رجوی ودیگر سران فرقه مجاهدین که بخوبی از عمق انزجار وتنفرنسبت به این اقدام تروریستی درسطح داخل اگاهی دارند انقدربزدل وترسو هستند که حاضرنیستند مسوولیت انجام کار خودرا بپذیرند به همین دلیل دستان خودرا بخون عاملان ان اغشته می سازند اری تروریست خوی ضدانسانی دارد وبه هیچ اصول انسانی اعتقاد ندارد بی شک روزی نوبت به جواد غدیری هم خواهد رسید چون تاریخ مصرف انها بسرامده است.
علی اکرامی