به دنبال بروز برخی اعتراضات در چند شهر ایران، مسعود رجوی همچون گذشته، تلاش کرد تا با دادن پیام از این موضوع سوء استفاده نماید. این در حالی است که بدلیل منفور بودن فرقه تروریستی رجوی، در هیچ یک از این اعتراضات حتی آنهایی که دشمنان ایران به عنوان مخالفت با نظام مطرح می کنند، اسمی و اثری از این فرقه و سران آن وجود ندارد. او در این پیام، به اصطلاح زنان و جوانان شورشی را به درگیری با نیروهای انتظامی فرا خواند. رجوی بزدل در حالی دیگران را تحریک می کند که با وجود ادعای رهبری، همیشه اولویت اولش حفظ جان کثیف خودش بوده و همواره از صحنه های سخت و خطرات دور بوده است. او آنقدر ترسوست که قبل از حمله آمریکا به عراق در حالی که به نیروهایش دستور مقاومت می داد، خود را پنهان نموده تا مبادا به او آسیبی برسد و الان سالهاست همچون موش کور در زیر زمین ها و در سوراخ های نمور زندگی می کند و از ترس لو رفتن حتی جرات ندارد یک پیام صوتی بدهد.
او برای حفظ جان بی ارزش خود به همه خواسته های آمریکایی ها تن داده و آنها نیز بر حسب منافع خود برای جا انداختن مریم قجر، تمام بال و پرهای رجوی را کنده و با تحقیر به او گفته اند که دیگر اجازه ندارد از عناوین و القاب خود ساخته اش (که بسیار هم شیفته آنها است)، همچون «رهبر انقلاب»، «رهبر عقیدتی»، «فرمانده کل»، «مسئول شورا» و… استفاده کند. پیرو این دستور، دستگاه تبلیغاتی دروغ پراکن فرقه تروریستی رجوی نیز برای پیام او تنها از نامش استفاده می کند و اجازه ندارند او را با القاب فوق الذکر معرفی کنند.
البته رجوی آنقدر معتاد این القاب است که بعید نیست در نبود این القاب سکته کرده باشد. ضمن آن که بدلیل این اعتیاد و هم اینکه او همواره در آرزوی به قدرت رسیدن زندگی کرده، احتمالاً در افکار شیطانی خویش به این دل خوش نموده که اگر روزی آمریکایی ها همسر سومش، مریم قجر (که در اقدامات تروریستی و سرکوب گرانه دست کمی از خود وی ندارد) را به قدرت برسانند، وی از طریق مریم قجر به اوهام شیطانی خود خواهد رسید!
اما همچنان که همگان می دانند باید به او گفت که از گندم ری هرگز نخواهد خورد حتی اگر با ذلتی بیشتر به مزدوری برای شاهان سعودی، نتانیاهوی کودک کش و جنگ طلبان آمریکایی ادامه بدهد. و وصف حالش همانند این شعر است که شتر در خواب بیند پنبه دانه، گهی لپ لپ خورد گه دانه دانه.
جنگ طلبان آمریکایی او را همچون دستمال مصرف شده به سطل زباله انداخته و برای پیشبرد مقاصد ضد ایرانی خود، مریم قجر را عَلم کرده اند. بنابراین در هر شقی، جایگاه او زباله دان تاریخ است و به چیزی بیشتر از آن نخواهد رسید.