در ادامه اطلاعیه های سریالی رجوی شماره 10، وی باز هم به نشخوار حرفهای گذشته خود پرداخت و نعره به اصطلاح سرنگونی سرداد!
البته این گونه پیام دادنهای رجوی شیاد زیاد دور از انتظار نیست چرا که وی همیشه سعی نموده روی موج سوار شده و با همکاری غرب به امیال شیطانی خود برسد.
اکنون با توجه به عملکرد فرقه رجوی می توان دریافت که از ابتدا رجوی در راستای خط غرب یعنی آمریکا حرکت می کرده است و اکنون به مرحله ای رسیده که دیگر مریم قجر حاضر شده این همکاری را علنی نماید هر چند رجوی تروریست سعی می کند روی شعار به اصطلاح سرنگونی با غرب را بپوشاند و مدعی ارتش کاغذی خود و کانونهای خرگوشی در داخل کشور شود ولی چیزی که در درون مناسبات فرقه هم نمود داشت دلخوش کردن مسئولین فرقه به غرب و اینکه در مسیر سرنگونی می توانند روی حمایت غرب حساب کنند.
در پیام سراسر شعار رجوی، او باز هم سعی نمود که به بیرون از خود بقبولاند که اگر سرنگونی در کار باشد به عهده وی می باشد و نباید روی غرب حساب باز کرد. اگر این حرف مسخره رجوی را قبول کنیم پس این همه دم تکان مریم قجر برای سناتورهای از دور خارج شده غرب برای چیست؟ چرا وقتی جولیانی تروریست سند برجام را به اصطلاح پاره می کند قند در دل مریم آب می شود؟ چرا مریم قجر تمام زورش را می زند که غرب او و سازمان تروریستی اش را به رسمیت بشناسد و او بتواند به آمریکا سفر کند؟ چرا وقتی غرب از تغییر رفتار حرف می زند مریم و شوهر در گل مانده اش افسار پاره می کنند که نخیر باید سرنگونی حکومت ایران مد نظر باشد؟ رجوی سعی دارد با پا پس بزند و با دست پیش بکشد چون این گونه وانمود می کند که اگر عده ای معتقدند که غرب به دنبال تغییر حکومت است این اشتباه است اگر تغییر حکومتی هم باشد بر عهده وی و ارتش بی یال و اشکمش می باشد. کسی نیست از رجوی تشنه قدرت سئوال کند که آن موقع که صدام معدوم برادر تو بود کاری نتوانستی بکنی اکنون که نیروهایت در آلبانی گرفتار فاکت نویسی برای عملیات جاری و غسل هفتگی و ترس از این که مبادا نیروهای پیر و پتالت فرار کنند! پس دم زدن از شعار به اصطلاح سرنگونی بیشتر به جوک شبیه می باشد. بهتر است رجوی به جای شعار دادن مشت در برابر مشت و آتش جواب آتش ابتدا خودش را نشان دهد برای این کار هم باید ابتدا از غرب و شیوخ مرتجع عربستانی و اسرائیل اجازه بگیرد حال می توان دریافت که رجوی در چه مرحله حضیض و فلاکتی بسر می برد که از یک طرف باید جلوی ریزش نیرو در آلبانی را بگیرد و از طرف دیگر به فریبکاری و شعار به اصطلاح سرنگونی ادامه دهد و از طرف دیگر مریم قجر را به مجالس دوستان غربی و عربی روانه کند تا با رقصیدن در برنامه هایشان بتواند امتیازی بگیرد.
سئوال اصلی از رجوی این است آیا وقتی در قرارگاه باقرزاده به همراه زن سومت نعره مبارزه با بورژوازی سر می دادید فکر این روز را کرده بودید که آویزان غرب شده و برای پرچم آمریکا کف و دست بزنید؟ آینده رجوی از ابتدا این بود چون وی به خاطر شرایط سیاسی نمی توانست این همکاری را آشکار کند ولی اکنون به مرحله ای رسیده که مجبور است این همکاری با غرب را نشان دهد.
در انتها باید به رجوی شیاد گفت که زیاد از کانونهای خرگوشی خود در داخل کشور دم نزند چون رجوی سعی دارد از آنها به خاطر ناآگاهی سوء استفاده کند تا بتواند در مقابل غرب دمی تکان داده و پولی دریافت کند. خط کاری که می توان برای رجوی شیاد ترسیم کرد این است که بهتر است در همان مخفی گاه خود باقی مانده و به نشخوار حرفهای تکراری خود ادامه دهد!
هادی شبانی