فرار خفت بار رجوی

در حالیکه رجوی در 30 خرداد 1360 جرقه ی جنگ مسلحانه با جمهوری اسلامی و ملت ایران را زد و اقدامات تروریستی علیه سیاسیون و حتی مردم انجام می داد، طبعاً جمهوری اسلامی هم در برخورد با او و هوادارانش، مصداق بارز آیه ی اَشِدّآءُ عَلَى الکُفّارِ را رقم زد. ملت نیز به خوبی چهره و ماهیت رجوی را شناختند و بسیاری از هواداران این فرقه هم در همان آغاز فاز مسلحانه با اعلام انزجار از اقدامات تروریستی مسیرشان را از رجوی جدا کردند.
از سویی حمایت فریبکارانه رجوی از بنی صدر، که با هدف به دست گرفتن قدرت رئیس جمهور بود نیز با شکست مواجه شد و حتی به خلع قدرت از بنی صدر انجامید.
کشف خانه های تیمی فرقه رجوی و دستگیری های پی در پی اعضاء خواب و خوراک آن ها را ربوده بود و بدلیل عدم حمایت مکفی رجوی از اعضاء، بسیاری از آنان پیش از دستگیری، آواره ی کوچه و خیابان ها بودند. رجوی که عادت به زندگی در شرایط سخت نداشت و هر لحظه خود را در آستانه ی دستگیری می دید در 7مرداد 1360 با خیانت و پشت کردن به اعضاء، همراه با بنی صدر از کشور فرار کرد.
فرار رجوی آن قدر خفت بار و پست صورت گرفت که حتی همسر و پسرش را با خود نبرد، چرا که او به همراه پدر همسر آینده اش فرارکرده بود و همراهی اشرف ربیعی(همسرش) با او به مثابه ی بازماندن از خیانت ها و سوء استفاده های بعدی از نام بنی صدر بعنوان رئیس جمهور مخلوع ایران بود.
همچنین از دیگر قربانیان و بازماندگان فرار رجوی، موسی خیابانی نفر دوم این فرقه بود. مسعود رجوی برای حذف فیزیکی او که احتمال بحث برانگیزی بر سر تقسیم قدرت با او در فرقه اش وجود داشت، خیابانی را نیز در ایران گذاشت.
موسی خیابانی و اشرف ربیعی در 19بهمن همان سال در پی کشف خانه تیمی شان در زعفرانیه، در عملیاتی توسط کمیته انقلاب اسلامی به هلاکت رسیدند.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا