آقای حسن زنگنه یکی از خانواده های فعال دفتر انجمن نجات مرکزی است. برادرش رضا زنگنه چندین سال است در فرقه رجوی اسیر است. آقای زنگنه چند بار به عراق رفته و برای آزادی برادرش از چنگال فرقه رجوی تلاش کرد ولی متاسفانه سران فرقه رجوی به او اجازه ندادند که با برادرش دیداری داشته باشد. تصمیم گرفتیم سری به آقای زنگنه بزنیم و با او در محل کار گپی بزنیم. وارد محل کار آقای زنگنه شدیم استقبال گرمی از ما کرد و با چای و…. از ما پذیرایی کرد… بعد از پذیرایی شروع کردیم به گپ زدن درباره زمانی که رضا زنگنه به فرقه رجوی پیوست. از آقای زنگنه خواستیم خودش شروع کند به تعریف که رضا چگونه به فرقه پیوست؟!
ایشان در ادامه گفت زمانی که رضا جذب فرقه شد من سن زیادی نداشتم. وقتی سنم بیشتر شد کنجکاو شدم که برادرم رضا چگونه و برای چه هدفی به فرقه رجوی پیوسته ودر این زمینه تحقیقاتی کردم. رضا سال 79 برای کار به ترکیه رفت تا درآمدی داشته باشد و پول برای خودش پس انداز کند و برگردد ایران با پول پس انداز شده آینده خودش را بسازد ولی متاسفانه فرقه رجوی رضا را از ترکیه با فریب به عراق منتقل می کند و الان چندین سال است برادرم رضا اسیر فرقه رجویست. چند بار به عراق سفر کردم که شاید رضا را از نزدیک ببینم. اما فرقه شیاد رجوی به من اجازه نداد تا برادرم را ملاقات کنم. چند سال است نه تماسی با ما گرفته و نه نامه ای برای ما ارسال کرده است و الان نمی دانم در چه وضعیتی است امیدوارم حالش خوب باشد. در آلبانی نمی دانم برادرم چکار می کند هر چه فکرش را می کنم به نتیجه ای نمی رسم که برای چه هدفی برادرم رضا عمر خودش را برای هیچ به تباهی کشاند. امیدوارم هر چه زودتر خودش یک تصمیم درستی برای خودش بگیرد و از مردابی که در آن افتاده نجات دهد.هر زمانی رضا بخواهد به آغوش خانواده برگردد من و خانواده ام با آغوش باز او را می پذیریم. امیدوارم که هر چه زودتر خودش را نجات دهد. ما چشم انتظار هستیم.
با تشکر از شما آقای زنگنه خوشحال شدیم که ساعتی در کنار شما بودیم.
من هم از شما تشکر می کنم سری به ما زدید و از زحماتی که می کشید.