در 11 سپتامبر سال 2001 دو هواپیمای مسافربری به برج دوقلو درآمریکا اصابت کرد که تا آن زمان درنوع حملات تروریستی بی سابقه بود این حمله تروریستی موجی از محکومیت ها را بدنبال داشت. یادم میاد من آن موقع درزندان فرقه رجوی موسوم به خروجی بودم.غروب روز 20 شهریور یکی از زندانبانان فرقه که الان اسمش یادم نیست با چهره ای خوشحال ونفس زنان آمد نزد من وگفت: یک خبر خوب، دیروز به برج های دوقلو درآمریکا حمله شده و برادر (رجوی) هم پیام داده که آماده سرنگونی رژیم باشید! این اطلاعیه های سازمان درمورد این حمله است. بگیر ومطالعه کن تصمیم جدی بگیر و به مناسبات برگرد و گرنه اینجا می مانی تا وقتی که ما سرنگون کردیم! نگاهی معنی دار به او کردم وکاغذ ها را گرفتم آن را که مطالعه کردم که فقط خبر حمله به برج دوقلو درآن نوشته شده بود.کاغذ ها را انداختم دور… روز بعد دوباره دو تن ازمسئولین فرقه آمدند نزد من وگفتند نظرت چی بود؟ امپریالیسم ضربه مهلکی خورده و موضع رجوی در مورد این حمله تروریستی را به من گفتند که می گوید این تازه ضربه اسلام ارتجاعی بود وای به روزی که ازاسلام انقلابی ضربه بخورند بعد شروع به تحلیل این موضوع کرد وگفتند امریکا قصد دارد تمامی رژیم های حامی تروریسم در منطقه را تنبیه کند واین فرصت برای حرکت ما به سمت مرزهای ایران وسرنگون کردن رژیم است! و از تو می خواهیم که دوباره به مناسبات برگردی که ازسرنگونی جا نمانی! بهرحال من با وجود تجربه سالیان حضور دراین فرقه به آنها گفتم هروقت شما رفتید وسرنگون کردید من هم خواهم آمد. بطوریکه عصبانی شدند وگفتند ازما گفتن بود برادراعلام آماده باش داده.
بهرحال روزها گذشت ودیگر مسئولی ازفرقه نیآمد که بگوید ما داریم برای سرنگونی می رویم 5 ماه بعد مرا به زندان ابوغریب فرستادند.
جالب این است که همین رجوی شیاد که دستور پخش شیرینی درمناسبات بخاطر حمله به برج دوقلو داده بود بعد ازسقوط ارباب اولش صدام وتسلط آمریکا بر عراق بلافاصله رنگ عوض کرد وسراسیمه در خدمت ارتش آمریکا درآمد ودل به امید حمله آمریکا به ایران بست تا شاید ازاین طریق به نان ونوایی برسد.حال حدود 17 سال از واقعه حمله به برج دوقلو و وعده های سالیان رجوی شیاد به نیروهایش در مورد سرنگونی می گذرد اما سرانجام این رجوی بود که تمامی خواب وخیال های پوچش نابود شد خوداوسال هاست مرحوم شده وبازمانده های او در خارج مشغول دریوزگی برای بیگانگان ونیروهایش در کشور کوچک آلبانی ودر دهکده مانز درحال گذراندن دوران کهولت خود می باشند.
حمید دهدار