بالاخره حکومت عربستان سعودی تحت فشار شدید بین المللی ناگزیر، به قتل روزنامه نگار منتقد حکومت آل سعود اعتراف کرد. تلوزیون دولتی عربستان سعودی اعلام کرد که جمال خاشقچی در جریان یک درگیری که در داخل سفارت عربستان در ترکیه صورت گرفته است، کشته شده است. همچنین پادشاه عربستان برای گمراه کردن افکار عمومی و از زیر تیغ بدر بردن ولیعهد عربستان، تنی چند از مسئولین لشکری و کشوری عربستان را برکنار کرده است. اما همه این کارها دلیل بر این نمیشود که از پاسخ باین سوال که جمال خاشقچی دقیقا چرا و چگونه به قتل رسیده است واکنون جسد وی کجاست؟! خودداری کند.
شاید حکومت عربستان بیش از حد به حمایت امریکا و مشخصا ترامپ دل خوش کرده است و در این توهم به سر میبرد که هرکاری کند، چون با امریکایی ها قراردادهای تجاری و نظامی سنگین امضاء کرده اند، میتوانند از پاسخگویی به عملکرد خود، جا خالی دهند! اما اینبار بنظر میآید که بدجور گیر افتاده اند وشاید فکرش را نمیکردند که کشته شدن این روزنامه نگار 59 ساله، تا این حد افکار عمومی را به واکنش وادار کند.
اکنون که باین عمل فجیع سعودی ها فکر میکنیم متوجه میشویم که هم فکری های عقیدتی و ماهیت انسانها و گروه هاست که باعث هم پیمانی و اتحاد بین آنها میشود. درست در فرقه مجاهدین هم تصفیه های درونی به همین شکل صورت میگیرد. هرگز فراموش نمیکنیم که مسعود رجوی در یکی از مقررات سازمان در بغداد گفت که هرکس که از ما جدا شد، باید کشته شود.آنها معتقد هستند که هرکس که با ما نیست پس علیه ماست و در نتیجه باید که از بین برود! داشتن عقیده و نظر حرام است و همه بایستی به آنچه مسعود حکم میکرد اعتقاد داشته باشند! از جمله کسانی که در سازمان قربانی داشتن عقایدی بغیر از آنچه مسعود میگفت شدند؛ میتوان از علی زرکش و مهدی افتخاری نام برد. آنها از بالاترین مسئولین تشکیلاتی و نظامی سازمان بودند ولی بدلیل اینکه انقلاب پوشالی مریم را قبول نداشتند ابتدا از موضع مسئولیت خلع رده شدند و در فرصتی مناسب حذف فیزیکی شدند!
اما بهتر بود که عربستانی ها در اینگونه مسائل از سازمان کمک بگیرند و از تجارب آنها در حذف مخالفان خود استفاده کنند. آنها میتوانند بدون اینکه ردی از خود بجا بگذارند، مخالف خود را حذف فیزیکی کنند و بعد با برگزاری یک فقره مراسم ترحیم و اشک تمساح ریختن، سر و ته قضیه را بهم آورند.همین چندی پیش بود که مالک شراعی که خود بچه خوزستان بود و شنا کردن را همچون ماهی بلد بود، در رودخانه ای خفه شد و از بین رفت و پرونده اش هم بسته شد! چرا که او حامل اطلاعاتی بود که نبایستی فاش میشد! اطلاعاتی که راز کشته شدن 52 تن از نزدیکترین وارشدترین مسئولین سازمان را بر ملاء میکرد.
بهر روی شیوه کاری تمامی سازمانها و رژیم های فرقه ای یکی است! آنها با ترور و تهدید و با خریدن افرادی که میتوانند در مجامع بین المللی بسود آنها حرفی بزنند، مسائل خودشان رابه پیش میبرند.
بهر روی قتل جمال خاشقچی از هر منظر محکوم و یک فاجعه انسانی و حقوق بشری است.
الف – عباسی