اولین ماده جمهوری مبتنی بر آرای مردم است. آیا واقعا مریم اعتقاد دارد که جمهوری بر پایه مردم است؟ آیا مردم از نظر او بالغ و کبیر هستتد؟ اگر این گونه است مراد آقای مسعود رجوی از ربَیون چیست؟! کدام را باید باور کرد! ربیون نیازمند به پرورش و رشد یافتگی را که هنوز دارای تشخیص خیر و شر خود نیستند ونیازمند مربی و پرورش یافتگی هستند یا سخن مریم را در جمهوری مبتنی بر آرای مردم؟ این تناقض در نگاه مریم و مسعود را چگونه باید توجیه کرد؟! مردم نیازمند به مربی و تربیت ظرف شش ماه ریاست جمهوری مریم تربیت شده و از رشد کافی سیاسی علمی فکری و فرهنگی برخوردار خواهند شد و در دامن خویش ۸۰میلیون انسان پرورش خواهد داد تا با قدرت اندیشه و کبیر شوند و خود انتخابگر باشند. خوب است مریم و مسعود کمی در گفته های یکدیگر تدقیق و تامل نمایند و پس از آن سخن بگویند.
کثرت گرایی و آزادی فردی ماده دوم فرمان (برنامه) فردای مریم برای ایران است، آیا این ماده ضمانت اجرایی دارد؟
با کدام تعهد و وفای به عهد مجاهدین می توان به این شعار اعتماد کرد؟ اولین فرد موثر در تشکیل شورای ملی مقاومت یعنی آقای ابوالحسن بنی صدر اکنون کجاست و نسبت او با شورای ملی مقاومت چیست؟
چه عاملی باعث جدایی او از شورا شده است؟ آیا عدم تحمل آراء متکثر از جانب آقای مسعود رجوی و سازمان موجب این جدایی نشده است؟ پاسخ مریم در این باره چیست؟
آیا مریم که آقای خمینی و رژیم ایران را متهم به دیکتاتوری و عدم تحمل مخالفان می نماید خود تحمل پذیرش مخالفان خویش را دارد؟
سومین ماده، لغو مجازات اعدام است. آیا مریم تا کنون نسبت به مخالفان خویش در سلطنت پهلوی و رژیم جمهوری اسلامی با زبانی غیر از مرگ سخنی داشته است. آن هم در شرایطی که قدرتی نداشته و ندارد، در مسند قدرت چه خواهد کرد؟
مریم در یکی از سخنرانی هایش سخن از اسلام دموکراتیک به عنوان آنتی تز بنیاد گرایی به میان می اورد در حالیکه خود مبلغ ترور، کینه و نفرت است. آیا سازمانی که از ۶ دهه پیش فعالیت خویش را با ترور آغاز نموده است، مدعی نگرش مخالف با ترور و کینه است؟
آیا می توان همین یک مورد را هضم کرد و قابل باور است؟
در عجبم که حافظه تاریخ را این گونه فراموش کار می دانند آیا کسی این سخن را جز نوجوانانی که شاید آن روزها را ندیده اند، از عدم اطلاع آنان به عملکرد سازمان به گرداب اشتباه کشید اگرچه آنان نیز با وجود فضاهای مجازی و یک بررسی اندک در مورد سازمان می توانند به ماهیت سازمان پی ببرند الا اسیران در بند محکوم به تبعیت سازمان در اردوگاه.
برای پرهیز از اطاله کلام، در فرصتی دیگر تناقض های بی شمار در دیدگاههای متناقض سازمان را بررسی خواهیم کرد.