مجاهدین خلق؛ از «گروهی تروریستی» تا «متحد آمریکا»

متحدین آمریکا یا در گذشته دشمن این کشور بوده‌اند یا در نقطه‌ای در آینده به دشمنان آن تبدیل خواهند شد. ژاپن دشمن سرسخت ایالات متحده بود. این دو کشور حتی وارد جنگ نظامی با یکدیگر شدند که منجر به بمباران اتمی دو شهر هیروشیما و ناگازاکی ژاپن شد. اما بعدا، آمریکا از طریق قرارداد سانفرانسیسکو، عملا قانون اساسی صلح‌طلبانه ژاپن را املا کرد. از آن زمان به بعد، ژاپن به متحد آمریکا در منطقه تبدیل شد به طوریکه حتی طی جنگ سرد به ناسا برای شنود مخابرات شوروی کمک کرد. امروز نیز شینزو آبه طبق خواست آمریکا در تلاش است با تغییر قانون اساسی صلح‌طلبانه ژاپن به مقابله با چین بپردازد.

ایران تحت حکومت مصدق مورد علاقه آمریکا نبود اما زمانی که محمدرضا پهلوی بر سر کار آمد، آمریکا عاشق ایران شد. بعد از انقلاب سال 1357 آمریکا دوباره دشمن ایران شد. به همین دلیل عراق به عنوان متحد جدید آمریکا در منطقه مطرح شد. سیا در جنگ عراق با ایران از عراق حمایت کرد و این کشور را به سلاح‌های شیمیایی مجهز نمود. در سال 2003 آمریکا به عراق حمله نظامی کرد.
سازمان مجاهدین خلق سازمانی سیاسی-نظامی است که در سال 1351، در 10 ساختمان بزرگ در ایران از جمله ساختمان ایرلاین آمریکایی پن آمریکن و کمپانی نفتی شل بمب‌گذاری کرد. در سال 1354، مجاهدین خلق به یک اتوموبیل حامل سه شهروند آمریکایی حمله کرد و آن‌ها را کشت. بعد از انقلاب ایران، مجاهدین خلق از اشغال سفارت آمریکا در ایران حمایت کرد. این گروه همچنین جنرال هارولد پرایس را در یک بمب‌گذاری کنارجاده تا آخر عمر فلج کرد. پناه دادن صدام به مجاهدین خلق یکی از دلایلی بود که بوش برای حمله به عراق از آن استفاده کرد. آمریکا تا سال 2012 این سازمان را گروهی تروریستی قلمداد می‌کرد. امروز اما آن‌ها متحدین آمریکا هستند و حتی در 65 کیلومتری نوادا آموزش‌های پیشرفته اطلاعاتی-نظامی می‌بینند.
زمانی‌که طالبان بن‌لادن را پناه داده بود و وی حملات 11 سپتامبر را طرح‌ریزی کرد، آمریکا دشمن طالبان شد. جنگی خشونت‌بار در گرفت که طولانی‌ترین جنگ تاریخ آمریکا نام گرفت. اکنون مذاکرات صلح با تروریست‌ها به طرح روز تبدیل شده. طالبان در دوحه دفتر رسمی افتتاح کرده‌ است و در حالی به پای میز مذاکره می‌آید که خواسته اصلی این گروه تغییر نکرده است: نیروهای اشغال‌گر باید افغانستان را ترک کنند. علاوه‌بر این، تحریم سران طالبان نیز باید برطرف شود. یکی از انگیزه‌های طالبان برای مذاکرات، افزایش نفوذ داعش در افغانستان است. داعش افغانستان، پاکستان و هند را به عنوان استان خراسان حکومت آینده خود می‌بیند. هیچگاه نباید فراموش شود که اگرچه طالبان یک گروه مذهبی است، اما انگیزه اصلی آن‌ها ملی‌گرایی است. دقیقا مانند مجاهدین پیش از آن‌ها که توسط ریگان به بنیان‌گذاران آمریکا تشبیه شده بودند. هدف آن‌ها مانند القاعده و داعش شهادت نیست. بلکه طالبان معتقدند برای دفاع از سرزمین مادری باید زنده بمانند و بجنگند.
طالبان داعش را تهدیدی برای کشورش به شمار می‌آورد. اگر در آینده اتحادی بین آمریکا و طالبان برای مقابله با دشمن مشترک یعنی داعش شکل بگیرد، باعث تعجب نخواهد بود. طالبان می‌تواند متحدی مانند مجاهدین برای آمریکا باشد.
منبع:
سایت نشریه اکسپرس تریبون پاکستان، نویسنده: عِمران خان، ترجمه بنیاد هابیلیان

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا