به همراه تعدادی از دوستان جدا شده به دل جنگل زدیم تا هم استراحتی کرده باشیم و هم از زیبایی های طبیعت جنگلی، جنگلهای خزری استفاده ببریم. دوستان با رفتن به داخل جنگل ابتدا از میوه های جنگلی استفاده نمودند و زمان زیادی گذشت تا بتوانیم آنها را جمع کنیم. از یک طرف از ولیک های سیاه و از طرف دیگر از کندس جنگلی می خوردند و از زیبایی های جنگل که در فصل پائیز نمای دیگری از خود نشان می دهد نهایت استفاده را می کردند. شاید تاکنون همه به درون جنگل رفته باشند ولی زیبایی جنگل در فصل پاییز یک چیز دیگری است و می توان به وجود خدا پی برد و اینکه چگونه رجوی جنایت کار ما را از زیبایی های طبیعت شمال محروم نموده و در بیابانهای بی آب و علف عراق ما را به دنبال سراب خیالی سرنگونی به هر سویی می کشاند.
دوستان جدا شده بعد از مدتی چرخیدن در داخل جنگل و صرف میوه های جنگلی دور هم جمع شدیم تا به بررسی آخرین وضعیت فرقه تروریستی رجوی بپردازیم و فعالیت های آنان در این مدت چه بوده و اینکه در نهایت گذری به پیام اخیر رجوی شیاد بزنیم و به جمع بندی آن پرداخته و مشخص کنیم که سرفصل بهمن 97 آیا سرنگونی ادعایی رجوی محقق می شود یا خیر؟ آیا گروه تروریستی رجوی توان انجام این حرف را دارد یا خیر؟ آیا رجوی شیاد در پیام اخیر خود به غلط کردم گویی افتاده و می خواهد دو باره نفراتش را سر کار بگذارد؟ آوردن هیئت های مختلف از کشورهای اروپایی به آلبانی نشان از وضعیت خراب در تشکیلات نیست؟ ما می خواهیم به محورهای مختلف پرداخته تا مشخص شود که رجوی فقط با شیادی و کلاه برداری می تواند به حیات خود ادامه دهد.
خبرهایی که وجود دارد اکنون تعدادی از نفرات جدا شده از سازمان اعلام جدایی نمودند تا بتوانند مهر پایانی بر همکاری خود با سازمان بزنند و نشان دهند که می توانند زندگی جدیدی را برای خود آغاز کنند. سئوال اصلی این است که آیا بعد از سرفصل بهمن 97 شاهد ریزش بیشتر نیرو در تشکیلات رجوی خواهیم بود یا خیر؟
ابتدا آقای شعبانی از دوستان جدا شده عنوان داشت با توجه به شناختی که از ماهیت رجوی و تشکیلاتش داریم و اعلام سرنگونی در بهمن 97 از طرف رجوی وقتی نیرو در مناسبات متوجه دروغ های رجوی بشود به طبع دچار تناقض شده و پی خواهد برد که باز هم رجوی و دار و دسته کثیف او دروغ گفتند و قصد دارند نفرات را در حصار تشکیلاتی خود نگهدارند به نظر من امسال باید سال ریزش بیشتر نیرو در مناسبات فرقه ای رجوی باشیم.
بعد از آقای شعبانی، آقای مجید محمدی در این رابطه عنوان داشت ما در سازمان سرفصل های بسیاری را بعد از عملیات مرصاد طی کردیم و هر موقع هم رجوی شیاد با عوامفریبی سعی می کرد نفراتش را با وعده های دروغین و اینکه سال آینده حکومت ایران سرنگون می شود ما را در مناسبات نگهدارد ولی با توجه به ریزش زیاد نیرو در عراق و اکنون در کشور آلبانی می توان گفت که دیگر دوران عوامفریبی بسر آمده است و اگر اکنون مریم قجر دستپاچه شده از فرانسه به آلبانی رفته نشان از این دارد که وضعیت داخلی تشکیلات بسیار بحرانی است و سعی دارد تا ماه بهمن به کله پزی ادامه دهد تا بتواند جلوی ریزش دوباره نیرو را بگیرد. من فکر می کنم دیگر مریم قجر توان جمع کردن تشکیلاتش را نخواهد داشت چون به واقع وضعیت بسیار خراب است و همه نفرات مسئله دار از اینکه چرا تاکنون رجوی به آنها دروغ گفته است و چرا هر سال رجوی به آنان وعده سرنگونی می دهد و وقتی این امر محقق نشود دوباره آنان باید جوابگوی خرابکاری رجوی را پس بدهند به همین خاطر است که دیگر شستشوی مغزی مریم قجر و انجام نشست های خسته کننده نمی تواند دردی از هزاران درد مریم قجر را درمان کند.
آقای ایرج صالحی عنوان داشت وقتی رجوی سر فصلی برای سرنگونی مشخص نموده و اگر این اتفاق نیفتد نفرات مانند بعد از سرنگونی صدام که همه مسئله دار بودند و کسی در تشکیلات جواب تناقض آنها را نمی داد این جرقه باعث شد ذهن نفرات باز شده و ریزش نیرو بیشتر شود و متوجه شدند که رجوی طی این سالیان به آنها دروغ گفته است. در ضمن وی جوابگوی کارهای اشتباه خودش هم نیست. اگر رجوی شیاد می توانست در عراق افرادش را سرکوب کند ولی در کشور آلبانی دستش باز نیست و نمی تواند مانند عراق تشکیلاتش را کنترل کند. اگر کسی بخواهد از فرقه رجوی جدا شود صدایش بلند است و چیزی که اکنون ما نظاره گر آن هستیم تشکیلات رجوی به سمت فروپاشی پیش می رود و این وضعیت برای فرقه تروریستی رجوی بسیار زیانبار است.
بعد از صحبت های آقای صالحی یکی دیگر از جدا شدگان به نام آقای علی اصغر باباپور در این رابطه عنوان داشت: رجوی فریبکار همیشه برای حفظ نیرو در سازمان این گونه حرف می زند.هر کسی که در داخل کشور باشد متوجه می شود که حرفها و شعارهای رجوی بیشتر جنبه داخلی یعنی تشکیلات دارد. دستگاه تبلیغاتی رجوی برای اینکه همگام با تشکیلات رجوی باشد عنوان می کند که نفراتی که در داخل کشور دست به اعتراض می زنند از طرف آنها حمایت می شوند تا بتوانند با این دروغ ها به اعضای وارفته خود انگیزه ماندن در تشکیلات بدهند. در مورد پیام رجوی باید بگویم که وی کار احمقانه ای انجام داده است چون این بار زمان داده و عنوان کرده که سرفصل بهمن 97 کار حکومت ایران تمام است. البته این زمان دادن به ضرر رجوی است و او فکر می کرد می تواند با هماهنگی مقامات آمریکایی حکومت ایران را سرنگون نمایند ولی اکنون شاهد هستیم که وی در یک عقب نشینی مفتضحانه عنوان می کند که تازه دوران سرنگونی شروع شده است. پیام مسخره ای که حتی خودش هم در آن گیر کرده است. هیچ وقت یک فردی که دستی در مبارزه داشته باشد هیچ وقت برای پیروزی نمی تواند زمان مشخص کند ولی رجوی شیاد فکر می کرد می تواند روی حرفهای یک آمریکایی قاتل سوار شده و با هواپیمای عمو سام به ایران وارد شود!!!
ادامه دارد