پریدن از روی آتیش با دل وجان درچهارشنبه سوری واقعی بعد از20 سال

درشرف تحویل سال نو و جشن چهارشنبه سوری ازجشن های ملی و از سنت های پایدار دیرینه ملی ایرانیان هستیم.
اولین بارکه من بعد 20 سال اسارت وکنترل ذهن وعین درمناسبات فرقه ای رجوی، مراسم چهارشنبه سوری را با دل وجان تجربه کردم ازخاطرم نمی رود ودوستش میدارم.
درواپسین روزهای سال 1383 دقیقا درتاریخ 23 اسفند با طرد و جدایی کامل ازفرقه ی رجوی روانه تیف یعنی مقرنیروهای امریکایی شدم وبه جمع سیل جداشدگان پیوستم.
انگار دنیای دیگری به رویم بازشده بود و بغایت احساس آرامش میکردم و به اتفاق یکی از دوستانم که سابقه حضور بیشتری در تیف داشت جهت آشنایی و دیدار سایر جداشدگان روانه بلوک های هفت گانه محل استقرارشان شدم. یکایک شان را درآغوش گرفتیم وخوشحال وشادمان به ریش رجویهای توتالیتر خندیدیم.
اولین جشن در پیش رو ماقبل تحویل سال نو1384، مراسم چهارشنبه سوری بود.
روزی خاطره انگیز و فراموشی ناپذیرکه مابعد 20 سال اسارت و تهی ازشادی وشادمانی وجشن واقعی با دل وجان تجربه اش کردم.
به اتفاق سایر بچه ها کپه های آتیش مهیا شد و دوش به دوش هم و یک رنگ ویک دل ویک صدا و بدور از مناسبات فرقه ای از روی آتیش پریدیم و با بدرکردن نکبت رجوی، سرخی آتش را بجان دمیدیم ولذت فراوان بردیم.
خوشبختانه وبه لطف خدا با ورود به خاک میهن هرساله با شرکت درجشن چهارشنبه سوری درکنارهمنوعانم، شادی وسرور واقعی را استمرار بخشیدم وبه نقطه کمال رسیدم.
امسال نیز در شرف سال نو 1398 درجشن چهارشنبه سوری درکنارمردمان خوب و دوست داشتنی ام ازروی آتیش خواهیم پرید وبا درآویختن به سرخی آتیش، اضمحلال نهایی فرقه رجوی و رهایی تمام اسیران نگون بخت رجوی وبازگشت شان به دنیای آزاد خاصه وطن و کانون گرم وپرمهرخانواده را آرزو می کنیم.
پوراحمد

خروج از نسخه موبایل